مشاعره مشاعره اشعار طنز خودمان

[دهقانی]

آمد بلای جان ها ای شاخ تر برقص آ
قسطای وام درآمد ای قبض آب برقص آ

 

[بانو :)]

آمدست روز امتحان بار خدایا
میکوبم بر فرق سر از سر انجام آن خدایا

 

[Michel]

آخر ترا هوشی اگر باشد تقلب میکنی
وقت گران را صرف خود بی هر تعصب میکنی

 

[بانو :)]

یک عدد صبح داریم و یک عدد صبحت بخیر
جانا تو کجایی از دهن افتاد این شعر :|

 

[دهقانی]

روزی نشست کاخ نشین با ژن خوب بر کاخ خویش
فریاد گرانی و تبانی و فساد ز هر کوی و بام خاست

 

[بانو :)]

تا که سخن میشود از ژن خوب ها
!یادم می افتد آن صندلی ها که نشسته اند حیف نون ها

 

[بانو :)]

آه از این تایپک شعر طنز به ظاهر مثلا
که نمی‌زند یک پشه، پر درآفاق آن مثلا

پ.ن: تایپک فوق العاده محبوب منه ولی از شانس خوشگلم فعالیتش زیر صفره :( چرا اخه؟ :/

 

[زینب میشی]

آه از این تایپک شعر طنز به ظاهر مثلا
که نمی‌زند یک پشه، پر درآفاق آن مثلا

پ.ن: تایپک فوق العاده محبوب منه ولی از شانس خوشگلم فعالیتش زیر صفره :( چرا اخه؟ :/

چون ظاهرا کسی حال و حوصله طنز نداره

از فراغ روی ماه آن عسل

شده ام همچو گدایی در مثَل

 

[دهقانی]

لباس نو خریدم از برای چشم دراری
الا دختر خاله غیر لباس چه شمشی داری!

 

[دهقانی]

یکی از آن یکی سبقت گزیند در فضولی
بماندم اینچنین، تبلیغ دُرتس یا فضولی