مشاعره مشاعره اشعار طنز خودمان

[fade]

ز روزگار جوانی خبر چه میپرسی
ز پی کار وپول وپارتی به فنا رفت

 

[Michel]

زائران حرم ستر و عفاف ملکوت
با من خاک نشین وودکای جانانه زدند

 

[Michel]

ز روزگار جوانی خبر چه میپرسی
ز پی کار وپول وپارتی به فنا رفت

تا توانی دلی بدست اور
یا که ملکی وسیع و پهناور

 

[زینب میشی]

ره به بیراهه روم درون چاهم یکدم

آه از آن روز که ببینی حالم !

 

[زینب میشی]

ماه من پنهان مشو وقت بازی نشده

سگ به دنبالم و من پا به فراری گشته

 

[mahshad.cham]

تمام جرم من این است که گفتم دوستت دارم
نمی‌بینی ولی هرشب عین جغد تا صبح پای پیجت انلاینم

 

[fade]

من شغل شریفی دارم بیکارم
در شیف های بیست وچهارساعته سرکارم
دمی پای تختم دمی پای یخچال وتلگرامم
پدر و مادر من بسی شادند از این که شاغلم
هر دمی ناز شستی تیر چشمی می دهند پاداشم

 

[T.Heydarzadeh]

مرا چون در هوای تلگرام بودم
بچسابندی دستم را با طیب خاطر به زودپز
حال با دست پر ز تاول
باز در سواحل تلگرامم
ـــــــــــــــــــــــــــــــ
این ماجرا واقعی است

 

[Michel]

مرا چون در هوای تلگرام بودم
بچسابندی دستم را با طیب خاطر به زودپز
حال با دست پر ز تاول
باز در سواحل تلگرامم
ـــــــــــــــــــــــــــــــ
این ماجرا واقعی است

بچسابند زبانیست ز اقوام کجا ؟
آشنا هست زبان از نظر واج و هجا !

 

[Shaparak]

شبی را تا شبی خفتن ندیدن
کنار آبی دریا خزیدن
و چشمان قشنگ یار را
به نقش آبی دریا کشیدن