مشاعره مشاعره با اشعار خواجوی کرمانی

  • نویسنده موضوع سَنا
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 90
  • بازدیدها 3,272
  • کاربران تگ شده هیچ

m.sina

کاربر خبره
کاربر خبره
تاریخ ثبت‌نام
10/8/20
ارسالی‌ها
3,594
پسندها
7,241
امتیازها
35,773
مدال‌ها
16
سطح
14
 
  • #11
این چه بوی ست ای صبا از مرغزار آورده‌ ئی
مرحبا کارام جان مرغ زار آورده‌ ئی
یاد باد آن روز کز لب بوی جان می‌آمدت
خط بسوی خاور از هندوستان می‌آمدت

هر زمان از قلب عقرب کوکبی می‌تافتت
هر نفس سنبل نقاب ارغوان می‌آمدت
 
امضا : m.sina

بَهآرنارنج

کاربر حرفه‌ای
کاربر حرفه‌ای
تاریخ ثبت‌نام
27/12/21
ارسالی‌ها
1,989
پسندها
6,354
امتیازها
28,973
مدال‌ها
15
سطح
13
 
  • #12
یاد باد آن روز کز لب بوی جان می‌آمدت
خط بسوی خاور از هندوستان می‌آمدت

هر زمان از قلب عقرب کوکبی می‌تافتت
هر نفس سنبل نقاب ارغوان می‌آمدت
تا کی ندهی داد من ای داد ز دستت
رحم آر که خون در دلم افتاد ز دستت
 
امضا : بَهآرنارنج

m.sina

کاربر خبره
کاربر خبره
تاریخ ثبت‌نام
10/8/20
ارسالی‌ها
3,594
پسندها
7,241
امتیازها
35,773
مدال‌ها
16
سطح
14
 
  • #13
تا کی ندهی داد من ای داد ز دستت
رحم آر که خون در دلم افتاد ز دستت
ترک عالم گیر و عالم را مسخر کرده گیر
و ابلق ایام را در زیر زین آورده گیر

چون ازین منزل همی باید گذشتن عاقبت
همچو مه برطارم پیروزه منزل کرده گیر
 
امضا : m.sina

بَهآرنارنج

کاربر حرفه‌ای
کاربر حرفه‌ای
تاریخ ثبت‌نام
27/12/21
ارسالی‌ها
1,989
پسندها
6,354
امتیازها
28,973
مدال‌ها
15
سطح
13
 
  • #14
ترک عالم گیر و عالم را مسخر کرده گیر
و ابلق ایام را در زیر زین آورده گیر

چون ازین منزل همی باید گذشتن عاقبت
همچو مه برطارم پیروزه منزل کرده گیر
رنج از کسی بریم که دردش دوای ماست
زخم از کسی خوریم که رنجش شفای ماست
 
امضا : بَهآرنارنج

m.sina

کاربر خبره
کاربر خبره
تاریخ ثبت‌نام
10/8/20
ارسالی‌ها
3,594
پسندها
7,241
امتیازها
35,773
مدال‌ها
16
سطح
14
 
  • #15
رنج از کسی بریم که دردش دوای ماست
زخم از کسی خوریم که رنجش شفای ماست
تا چند دم از گل زنی ای باد بهاران
گل را چه محل پیش رخ لاله عذاران

هر یار که دور از رخ یاران بدهد جان
از دل نرود تا ابدش حسرت یاران
 
امضا : m.sina

بَهآرنارنج

کاربر حرفه‌ای
کاربر حرفه‌ای
تاریخ ثبت‌نام
27/12/21
ارسالی‌ها
1,989
پسندها
6,354
امتیازها
28,973
مدال‌ها
15
سطح
13
 
  • #16
تا چند دم از گل زنی ای باد بهاران
گل را چه محل پیش رخ لاله عذاران

هر یار که دور از رخ یاران بدهد جان
از دل نرود تا ابدش حسرت یاران
نام لعلت چو بر زبان راندم
از لبم آب زندگانی بچکید
 
امضا : بَهآرنارنج

m.sina

کاربر خبره
کاربر خبره
تاریخ ثبت‌نام
10/8/20
ارسالی‌ها
3,594
پسندها
7,241
امتیازها
35,773
مدال‌ها
16
سطح
14
 
  • #17
نام لعلت چو بر زبان راندم
از لبم آب زندگانی بچکید
دوش می‌کردم سوال از جان که آن جانانه کو
گفت بگذر زان بت پیمان شکن پیمانه کو

گفتمش پروانهٔ شمع جمال او منم
گفت اینک شمع را روشن ببین پروانه کو
 
امضا : m.sina

بَهآرنارنج

کاربر حرفه‌ای
کاربر حرفه‌ای
تاریخ ثبت‌نام
27/12/21
ارسالی‌ها
1,989
پسندها
6,354
امتیازها
28,973
مدال‌ها
15
سطح
13
 
  • #18
دوش می‌کردم سوال از جان که آن جانانه کو
گفت بگذر زان بت پیمان شکن پیمانه کو

گفتمش پروانهٔ شمع جمال او منم
گفت اینک شمع را روشن ببین پروانه کو
ور کنم یاد ناوک چشمش
مو بر اعضای من سنان گردد
 
امضا : بَهآرنارنج

m.sina

کاربر خبره
کاربر خبره
تاریخ ثبت‌نام
10/8/20
ارسالی‌ها
3,594
پسندها
7,241
امتیازها
35,773
مدال‌ها
16
سطح
14
 
  • #19
ور کنم یاد ناوک چشمش
مو بر اعضای من سنان گردد
دلداده‌ایم وز پی دلدار می‌رویم
با خون دیده و دل افکار می‌رویم

یاران به همتی مدد حال ما شوید
کز این دیار بیدل و بی یار می‌رویم
 
امضا : m.sina

بَهآرنارنج

کاربر حرفه‌ای
کاربر حرفه‌ای
تاریخ ثبت‌نام
27/12/21
ارسالی‌ها
1,989
پسندها
6,354
امتیازها
28,973
مدال‌ها
15
سطح
13
 
  • #20
دلداده‌ایم وز پی دلدار می‌رویم
با خون دیده و دل افکار می‌رویم

یاران به همتی مدد حال ما شوید
کز این دیار بیدل و بی یار می‌رویم
می‌رفت خواجو با خویش می‌گفت
کان شد که با او بودت وصالی
 
امضا : بَهآرنارنج

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 0, کاربر: 0, مهمان: 0)

عقب
بالا