متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.

مشاعره مشاعره با اشعار صائب تبریزی

  • نویسنده موضوع Samira-M
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 91
  • بازدیدها 2,295
  • کاربران تگ شده هیچ

m.sina

کاربر خبره
سطح
14
 
ارسالی‌ها
3,536
پسندها
7,166
امتیازها
35,773
مدال‌ها
16
  • #71
تا چه خونها در دل مردم به بیداری کند
چشم مخموری که خون عالمی در خواب ریخت
ننگ هستی از سرم تیغ شهادت برگرفت
پیش دریا گرد راه از خویشتن سیلاب ریخت
تازه دارد دل من خار و خس مژگان را
این سفالی است که سیراب کند ریحان را

پاس دل دار که تا دانه نگردد سرسبز
نرود قطره آبی به گلو دهقان را
 
امضا : m.sina

فلورا.

کاربر حرفه‌ای
سطح
14
 
ارسالی‌ها
1,966
پسندها
4,715
امتیازها
28,973
مدال‌ها
17
  • #72
تازه دارد دل من خار و خس مژگان را
این سفالی است که سیراب کند ریحان را

پاس دل دار که تا دانه نگردد سرسبز
نرود قطره آبی به گلو دهقان را
آزار به موری نرساندیم و گذشتیم
گر قسمت ما باده، و گر خون جگر بود
ما نوبت خود را گذراندیم و گذشتیم!
 
امضا : فلورا.
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] m.sina

m.sina

کاربر خبره
سطح
14
 
ارسالی‌ها
3,536
پسندها
7,166
امتیازها
35,773
مدال‌ها
16
  • #73
آزار به موری نرساندیم و گذشتیم
گر قسمت ما باده، و گر خون جگر بود
ما نوبت خود را گذراندیم و گذشتیم!
مایه اصل و نسب در گردش دوران زر است
هر کسی صاحب زر شد از همه بالاتر است
دود اگر بالا نشیند کسر شان شعله نیست
جای چشم ابرو نگیرد چونکه او بالاتر است
 
امضا : m.sina

فلورا.

کاربر حرفه‌ای
سطح
14
 
ارسالی‌ها
1,966
پسندها
4,715
امتیازها
28,973
مدال‌ها
17
  • #74
مایه اصل و نسب در گردش دوران زر است
هر کسی صاحب زر شد از همه بالاتر است
دود اگر بالا نشیند کسر شان شعله نیست
جای چشم ابرو نگیرد چونکه او بالاتر است

تیرگی آفاق را از دل به آب زر بشوی
تا سرت گرم است چون خورشید از جام حیات:/
 
امضا : فلورا.
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] m.sina

m.sina

کاربر خبره
سطح
14
 
ارسالی‌ها
3,536
پسندها
7,166
امتیازها
35,773
مدال‌ها
16
  • #75
تیرگی آفاق را از دل به آب زر بشوی
تا سرت گرم است چون خورشید از جام حیات:/
تو پنداری دل خوش در جهان بسیار می باشد
زصد گوهر درین دریا یکی شهوار می باشد

زغیرت پیر کنعان چشم بندی می کند، ورنه
متاع یوسفی در هر سر بازار می باشد
 
امضا : m.sina

matieh

رو به پیشرفت
سطح
7
 
ارسالی‌ها
147
پسندها
472
امتیازها
2,933
مدال‌ها
9
سن
19
  • #76
در گذر از قرب شاهان عمر اگر خواهی، که خضر
یافت عمر جاودان تا شد ز اسکندر جدا
 
امضا : matieh
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] m.sina

m.sina

کاربر خبره
سطح
14
 
ارسالی‌ها
3,536
پسندها
7,166
امتیازها
35,773
مدال‌ها
16
  • #77
در گذر از قرب شاهان عمر اگر خواهی، که خضر
یافت عمر جاودان تا شد ز اسکندر جدا
از فکر زلف یار رهایی امید نیست
سودای او شبی است که صبحش پدید نیست

باشد نصیب بی ثمران حسن عاقبت
شیرازه نبات به جز چوب بید نیست
 
امضا : m.sina

فلورا.

کاربر حرفه‌ای
سطح
14
 
ارسالی‌ها
1,966
پسندها
4,715
امتیازها
28,973
مدال‌ها
17
  • #78
از فکر زلف یار رهایی امید نیست
سودای او شبی است که صبحش پدید نیست

باشد نصیب بی ثمران حسن عاقبت
شیرازه نبات به جز چوب بید نیست
تا خویش را به کوچه گوهر رسانده‌ایم
صد بار رشته نفس ما گسسته است

داغم ز شوخ چشمی شبنم که بارها
از برگ گل به دامن ساقی نشسته است
 
امضا : فلورا.
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] m.sina

m.sina

کاربر خبره
سطح
14
 
ارسالی‌ها
3,536
پسندها
7,166
امتیازها
35,773
مدال‌ها
16
  • #79
تا خویش را به کوچه گوهر رسانده‌ایم
صد بار رشته نفس ما گسسته است

داغم ز شوخ چشمی شبنم که بارها
از برگ گل به دامن ساقی نشسته است
تر نسازد گریه های ابر نیسانی مرا
جوهر دیگر بود در گوهرافشانی مرا
چون نباشم یک سر و گردن بلند از آفتاب؟
می کند زخم تو بر گردن گریبانی مرا
 
امضا : m.sina

فلورا.

کاربر حرفه‌ای
سطح
14
 
ارسالی‌ها
1,966
پسندها
4,715
امتیازها
28,973
مدال‌ها
17
  • #80
تر نسازد گریه های ابر نیسانی مرا
جوهر دیگر بود در گوهرافشانی مرا
چون نباشم یک سر و گردن بلند از آفتاب؟
می کند زخم تو بر گردن گریبانی مرا
از شکست آرزو هر لحظه دل را ماتمی است

عشق کو، کاین شیشه‌ها را جمله یکجا بشکند؟

کشتی ما چون صدف در دامن ساحل شکست

وقت موجی خوش که در آغوش دریا بکشند
 
امضا : فلورا.
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] m.sina

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 0, کاربر: 0, مهمان: 0)

عقب
بالا