مشاعره مشاعره با اشعار احمد شاملو

  • نویسنده موضوع نویسنده موضوع Samira-M
  • تاریخ شروع تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها پاسخ‌ها 123
  • بازدیدها بازدیدها 4,719
  • کاربران تگ شده هیچ

Samira-M

شاعر انجمن
سطح
24
 
تاریخ ثبت‌نام
14/3/18
ارسالی‌ها
922
پسندها
15,443
امتیازها
37,073
مدال‌ها
18
  • نویسنده موضوع
  • #1
downloadfile.gif
خوابید آفتاب و جهان خوابید
از برجِ فار، مرغکِ دریا، باز
چون مادری به مرگِ پسر، نالید.
گرید به زیرِ چادرِ شب، خسته
دریا به مرگِ بختِ من، آهسته.
سر کرده باد سرد، شب آرام است.
 
امضا : Samira-M

m.sina

کاربر خبره
سطح
14
 
تاریخ ثبت‌نام
10/8/20
ارسالی‌ها
3,594
پسندها
7,271
امتیازها
35,773
مدال‌ها
16
  • #2
مشاهده فایل‌پیوست 488130
خوابید آفتاب و جهان خوابید
از برجِ فار، مرغکِ دریا، باز
چون مادری به مرگِ پسر، نالید.
گرید به زیرِ چادرِ شب، خسته
دریا به مرگِ بختِ من، آهسته.
سر کرده باد سرد، شب آرام است.
تو را و مرا بی‌من و تو
بن‌بست خلوتی بس
که حکایت من و آنان
غمنامه‌ی دردی مکرر است
 
امضا : m.sina

Samira-M

شاعر انجمن
سطح
24
 
تاریخ ثبت‌نام
14/3/18
ارسالی‌ها
922
پسندها
15,443
امتیازها
37,073
مدال‌ها
18
  • نویسنده موضوع
  • #3
تو را و مرا بی‌من و تو
بن‌بست خلوتی بس
که حکایت من و آنان
غمنامه‌ی دردی مکرر است
تا آخرین ستاره ی شب بگذرد مرا
بی خوف و بی خیال بر این بُرجِ خوف و خشم،

بیدار می نشینم در سردچالِ خویش
شب تا سپیده خواب نمی جنبدم به چشم
 
امضا : Samira-M

m.sina

کاربر خبره
سطح
14
 
تاریخ ثبت‌نام
10/8/20
ارسالی‌ها
3,594
پسندها
7,271
امتیازها
35,773
مدال‌ها
16
  • #4
تا آخرین ستاره ی شب بگذرد مرا
بی خوف و بی خیال بر این بُرجِ خوف و خشم،

بیدار می نشینم در سردچالِ خویش
شب تا سپیده خواب نمی جنبدم به چشم
من آن خاکستر سردم که در من
شعله‌ی همه عصیان‌هاست
من آن دریای آرامم که در من
فریادِ همه توفان‌هاست
 
امضا : m.sina

Samira-M

شاعر انجمن
سطح
24
 
تاریخ ثبت‌نام
14/3/18
ارسالی‌ها
922
پسندها
15,443
امتیازها
37,073
مدال‌ها
18
  • نویسنده موضوع
  • #5
من آن خاکستر سردم که در من
شعله‌ی همه عصیان‌هاست
من آن دریای آرامم که در من
فریادِ همه توفان‌هاست
تا دوردستِ منظره، دشت است و باد و باد
من بادْگردِ دشتم و از دشت رانده ام
 
امضا : Samira-M

-PANAHツ

رفیق جدید انجمن
سطح
0
 
تاریخ ثبت‌نام
13/12/21
ارسالی‌ها
37
پسندها
123
امتیازها
548
مدال‌ها
1
سن
21
  • #6
تا دوردستِ منظره، دشت است و باد و باد
من بادْگردِ دشتم و از دشت رانده ام
مطلب از این قرار است :
چیزی فسرده است و نمی سوزد
امسال
در سینه
در تن ام!
 
امضا : -PANAHツ

Samira-M

شاعر انجمن
سطح
24
 
تاریخ ثبت‌نام
14/3/18
ارسالی‌ها
922
پسندها
15,443
امتیازها
37,073
مدال‌ها
18
  • نویسنده موضوع
  • #7
مطلب از این قرار است :
چیزی فسرده است و نمی سوزد
امسال
در سینه
در تن ام!

می کشم پای بر این جاده ی پرت
می زنم گام بر این راهِ عبوس.

پای پُرآبله دل پُراندوه
از رهی می گذرم سر در خویش
 
امضا : Samira-M

-PANAHツ

رفیق جدید انجمن
سطح
0
 
تاریخ ثبت‌نام
13/12/21
ارسالی‌ها
37
پسندها
123
امتیازها
548
مدال‌ها
1
سن
21
  • #8
می کشم پای بر این جاده ی پرت
می زنم گام بر این راهِ عبوس.

پای پُرآبله دل پُراندوه
از رهی می گذرم سر در خویش
شکنجه ی پنهان سکوت ات را آشکاره کن
و هراس مدار از آنکه بگویند
ترانه یی بیهوده می خوانید
چرا که ترانه ی ما
ترانه ی بیهوده گی نیست
 
امضا : -PANAHツ

Samira-M

شاعر انجمن
سطح
24
 
تاریخ ثبت‌نام
14/3/18
ارسالی‌ها
922
پسندها
15,443
امتیازها
37,073
مدال‌ها
18
  • نویسنده موضوع
  • #9
شکنجه ی پنهان سکوت ات را آشکاره کن
و هراس مدار از آنکه بگویند
ترانه یی بیهوده می خوانید
چرا که ترانه ی ما
ترانه ی بیهوده گی نیست
تا صبح زیرِ پنجره ی کورِ آهنین
بیدار می نشینم و می کاوم آسمان
در راه های گم شده، لب های بی سرود
ای شعرِ ناسروده! کجا گیرمت نشان؟
 
امضا : Samira-M

m.sina

کاربر خبره
سطح
14
 
تاریخ ثبت‌نام
10/8/20
ارسالی‌ها
3,594
پسندها
7,271
امتیازها
35,773
مدال‌ها
16
  • #10
تا صبح زیرِ پنجره ی کورِ آهنین
بیدار می نشینم و می کاوم آسمان
در راه های گم شده، لب های بی سرود
ای شعرِ ناسروده! کجا گیرمت نشان؟
نغمه نیستم که بخوانی
صدا نیستم که بشنوی
یا چیزی چنان‌که ببینی
یا چیزی چنان‌که بدانی
من درد مشترکم
مرا فریاد کن
 
امضا : m.sina

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 0, کاربر: 0, مهمان: 0)

عقب
بالا