متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.

مشاعره مشاعره با اشعار اسماعیل خویی

  • نویسنده موضوع SETAYESH.MO
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 50
  • بازدیدها 1,266
  • کاربران تگ شده هیچ

SETAYESH.MO

مدیر بازنشسته
سطح
24
 
ارسالی‌ها
2,227
پسندها
16,621
امتیازها
44,373
مدال‌ها
18
  • نویسنده موضوع
  • #1
آی تو
ابر کامکار
بر من ، این به راه باد مشتی از غبار
نم نم نوازشی ، اگر نه آبشار بخششی ، ببار
ورنه دیر می‌شود
دیر
 

فاطمه مقدم

رو به پیشرفت
سطح
10
 
ارسالی‌ها
182
پسندها
1,150
امتیازها
6,963
مدال‌ها
11
  • #2
آی تو
ابر کامکار
بر من ، این به راه باد مشتی از غبار
نم نم نوازشی ، اگر نه آبشار بخششی ، ببار
ورنه دیر می‌شود
دیر
رنگ و بوی صدای ترا دوست دارم
صدای تو از آن سوی شور
از پشت بیداد می آید
و جان دل من
دل جانم
از آن به فریاد می آید.
 

SETAYESH.MO

مدیر بازنشسته
سطح
24
 
ارسالی‌ها
2,227
پسندها
16,621
امتیازها
44,373
مدال‌ها
18
  • نویسنده موضوع
  • #3
رنگ و بوی صدای ترا دوست دارم
صدای تو از آن سوی شور
از پشت بیداد می آید
و جان دل من
دل جانم
از آن به فریاد می آید.
دلا! مبارك بادت سماعِ شادى ى نو
شنید گوشِ فلك، دوش، هاى و هوى تو را
تو و نهفتنِ عشق؟! این چه آبرو دارى است؟
كه اشكِ شوق فرو ریزد آبروى تو را
 

فاطمه مقدم

رو به پیشرفت
سطح
10
 
ارسالی‌ها
182
پسندها
1,150
امتیازها
6,963
مدال‌ها
11
  • #4
دلا! مبارك بادت سماعِ شادى ى نو
شنید گوشِ فلك، دوش، هاى و هوى تو را
تو و نهفتنِ عشق؟! این چه آبرو دارى است؟
كه اشكِ شوق فرو ریزد آبروى تو را
از خوب هم که خوب تر بشود
شک باید کرد
‌شاید به چیز دیگری آغشته است
اینجا نشسته ای
در شب
چون شب
که عطر تاریکش
از بوی گیسوی تو سرشته است
 

فلورا.

کاربر حرفه‌ای
سطح
14
 
ارسالی‌ها
1,963
پسندها
4,708
امتیازها
28,973
مدال‌ها
17
  • #5
از خوب هم که خوب تر بشود
شک باید کرد
‌شاید به چیز دیگری آغشته است
اینجا نشسته ای
در شب
چون شب
که عطر تاریکش
از بوی گیسوی تو سرشته است
تنها چو شدی ز من، چه غم ها خوردی!
از بودنِ تو، چو زآنِ من، معنا رفت:
تنها، چو من و خدا، دریغا! مُردی!!
 
امضا : فلورا.
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] m.sina

m.sina

کاربر خبره
سطح
14
 
ارسالی‌ها
3,536
پسندها
7,163
امتیازها
35,773
مدال‌ها
16
  • #6
تنها چو شدی ز من، چه غم ها خوردی!
از بودنِ تو، چو زآنِ من، معنا رفت:
تنها، چو من و خدا، دریغا! مُردی!!
یعنی خدای من تویی هم کفر، هم ایمان من
از تو مرا بارآوری نیز از تو بی برگ و بری

سازنده و ویرانگری بارانی و توفانِ من
بی تو سرابستان همه گردد سرابستان مرا
 
امضا : m.sina

فلورا.

کاربر حرفه‌ای
سطح
14
 
ارسالی‌ها
1,963
پسندها
4,708
امتیازها
28,973
مدال‌ها
17
  • #7
یعنی خدای من تویی هم کفر، هم ایمان من
از تو مرا بارآوری نیز از تو بی برگ و بری

سازنده و ویرانگری بارانی و توفانِ من
بی تو سرابستان همه گردد سرابستان مرا
امّا، چو به یاد آورم مرگِ تو را،
سر زیرِ چنین تیغ به تمکین بنهم!!
 
امضا : فلورا.
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] m.sina

m.sina

کاربر خبره
سطح
14
 
ارسالی‌ها
3,536
پسندها
7,163
امتیازها
35,773
مدال‌ها
16
  • #8
امّا، چو به یاد آورم مرگِ تو را،
سر زیرِ چنین تیغ به تمکین بنهم!!
من از نبرد نپیچم ولى به چنگ تو هیچم
چنان که در کف گرد آفریده زاده ى رستم


من و به کار تو سستى زهى خطا، به درستى
همین به عهد شکستن کشیده کار که سستم
 
امضا : m.sina

فلورا.

کاربر حرفه‌ای
سطح
14
 
ارسالی‌ها
1,963
پسندها
4,708
امتیازها
28,973
مدال‌ها
17
  • #9
من از نبرد نپیچم ولى به چنگ تو هیچم
چنان که در کف گرد آفریده زاده ى رستم


من و به کار تو سستى زهى خطا، به درستى
همین به عهد شکستن کشیده کار که سستم
من پر از ستاره می‌شوم
شب که می‌شود،
مثل آن فشرده عظیم پرشکوه و پرشکوفه ازل
در هزار کهکشان ستاره
پاره‌پاره می‌شوم.!
 
امضا : فلورا.
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] m.sina

m.sina

کاربر خبره
سطح
14
 
ارسالی‌ها
3,536
پسندها
7,163
امتیازها
35,773
مدال‌ها
16
  • #10
من پر از ستاره می‌شوم
شب که می‌شود،
مثل آن فشرده عظیم پرشکوه و پرشکوفه ازل
در هزار کهکشان ستاره
پاره‌پاره می‌شوم.!
من پر از ستاره می‌شوم
شب که می‌شود،
مثل آن فشرده عظیم پرشکوه و پرشکوفه ازل
در هزار کهکشان ستاره
پاره‌پاره می‌شوم.
 
امضا : m.sina

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 1, کاربر: 0, مهمان: 1)

عقب
بالا