• تذکر:

    نویسندگان عزیز از نوشتن رمان‌هایی با محتوای غیر اخلاقی خودداری کنید. در صورت مشاهده چنین موضوعی صحنه رمان شما بدون تذکر توسط ناظرین حذف خواهد شد.

    مواردی که شامل موضوعات غیراخلاقی می‌شود عبارت‌است از:

    1. پرداختن به زندگی افرادی با گرایش های خاص مانند (هم‌جنس‌گرایی، ....)

    2. بیان صریح عقاید سیاسی در رمان‌ها و زیر سوال بردن چارچوب‌های جامعه اسلامی

    3. بیان توصیف صریح جنسی و به کار بردن کلمات ناشایست.

    و...

    قبل از ایجاد رمانتان موارد زیر را در نظر داشته باشید:

    1. اسم رمان خود را طوری انتخاب کنید که داری مصادیق مجرمانه و خلاف عرف جامعه نباشد.

    2. از به کار بردن کلمات جنسی و مواردی که با شئونات اسلامی مغایرت دارد، به جد خودداری کنید.

    3- برای تایپ رمان می توانید طبق تاپیک آموزشی زیر رمان خود را ارسال کنید:

    کلیک کنید

    4. با مطالعه رمان‌های نویسندگان انجمن به آن‌ها امید نوشتن خواهید داد.

    کلیک کنید

برگزیده رمان خون کور: بال‌های سقوط | کورویامی کاربر انجمن یک رمان

  • نویسنده موضوع نویسنده موضوع Kuroyami
  • تاریخ شروع تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها پاسخ‌ها 61
  • بازدیدها بازدیدها 12,829
  • برچسب‌ها برچسب‌ها
    the kingdom of vampire
  • کاربران تگ شده هیچ

نظرتون راجع به رمان؟

  • عالی

    رای 6 60.0%
  • خوب

    رای 1 10.0%
  • متوسط

    رای 0 0.0%
  • افتضاح

    رای 0 0.0%
  • شخصیت مورد علاقه‌تون؟

    رای 1 10.0%
  • ریجس

    رای 2 20.0%
  • سیریوس

    رای 0 0.0%
  • میکایلا

    رای 1 10.0%
  • مارکوس

    رای 0 0.0%
  • هکتور

    رای 0 0.0%
  • هریس

    رای 0 0.0%
  • گاجوتل

    رای 0 0.0%
  • آکامه

    رای 0 0.0%
  • کیتو

    رای 0 0.0%
  • رانمارو

    رای 0 0.0%
  • هانا

    رای 0 0.0%
  • دیدارا

    رای 0 0.0%

  • مجموع رای دهندگان
    10

Kuroyami

کاربر فعال
سطح
12
 
تاریخ ثبت‌نام
11/3/23
ارسالی‌ها
805
پسندها
4,419
امتیازها
23,673
مدال‌ها
12
  • نویسنده موضوع
  • #61
دو روز بعد، دهکده‌ی البرنت

هنوز یک ساعتی به غروب خورشید مانده بود که چهار سوار درشت هیکل با اسب‌های جنگی بزرگشان از دروازه‌های دهکده‌ی البرنت وارد شدند. پادشاه از اینکه نگهبانان شهر اجازه‌ی ورود به آنان را داده بودند، مشکوک شده بود. مأموران او با نشان‌های مخصوصی قادر به ورود بی‌چون و چرا به هر نقطه‌ای از امپراطوری او بودند.
حال اگر مردم دهکده‌ی البرنت بر علیه حکومت او شورش کرده بودند، چرا به مأمورانش اجازه‌ی ورودی آسان می‌دادند؟ مشکوک بود! حتی واکنش نگهبانان دهکده هم بسیار طبیعی بود. چیزی در این میان جور در نمی‌آمد. افسار اسبش را شل کرد تا همگام بقیه باشد. از زیر کلاه شنل چشمانش را تنگ کرد:
- هریس؟ تو مطمئنی که اخبار شورش از همین دهکده اومده؟
هریس هم دست و پایش را گم کرده بود:
-...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : Kuroyami

Kuroyami

کاربر فعال
سطح
12
 
تاریخ ثبت‌نام
11/3/23
ارسالی‌ها
805
پسندها
4,419
امتیازها
23,673
مدال‌ها
12
  • نویسنده موضوع
  • #62
حداقل این سوءتفاهم برای انسان به وجود می‌آمد که ریجس و همراهانش شوالیه هستند و مزاحم آنان نمی‌شدند. مرد به سرعت اسم او را به صورت خرچنگ و قورباغه در دفتر نوشت و تعداد روزها را وارد کرد. به سرعت چهار کلید در اختیار ریجس گذاشت و تعظیم بلند بالایی کرد:
- امیدوارم اوقات خوشی داشته باشید سر فاوست! اینجا دو ساعت بعد از طلوع، ظهر و موقع غروب وقت سرو کردن غذاست. اگر هم چیزی نیاز داشتید هر موقعی به اتاقتون اورده می‌شه. اتاق‌های شما طبقه سوم هست.
ریجس بی‌اهمیت کلیدش را قاپید. پشت سر او هر سه دوک کلید‌های اتاقشان را برداشتند و با قدم‌هایی محکم از پله‌ها بالا رفتند. با رفتن آنها مردم داخل بار بالاخره نفس راحتی کشیدند. کم پیش می‌آمد که شوالیه‌ها به این روستای معدنی بیایند اما آمدنشان هم خالی از دردسر...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
آخرین ویرایش
امضا : Kuroyami

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 13)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 0, کاربر: 0, مهمان: 0)

عقب
بالا