مشاعره مشاعره با حرف ی

[ملکه جهنمی❄]

یک جرعه ز جام تو تمام است تمام
جز عشق تو در دلم کدامست کدام

 

[m.sina]

یک جرعه ز جام تو تمام است تمام
جز عشق تو در دلم کدامست کدام

یار ساقی گشت و مطرب هم نوا پرداز شد
چرخ گو ناسازشو چون صحبت ما ساز شد

از تماشای رخت اشکم سبک پرواز شد
آفت چشم است چون آیینه خوش پرداز شد

 

[ملکه جهنمی❄]

یارب ان نوگل خندان که سپری به منش
میسپارم به تو از دست حسود چمنش

 

[m.sina]

یارب ان نوگل خندان که سپری به منش
میسپارم به تو از دست حسود چمنش

یار آمد و یار دل‌نواز آمد باز
بهر دل خسته چاره‌ساز آمد باز

عمرم همه رفته بود از رفتن او
صد شکر که عمر رفته باز آمد باز

 

[ملکه جهنمی❄]

یاد بگذشته به دل ماند و دریغ
نیست یاری که مرا یاد کند

 

[fateme_sa]

یادگار از تو همین سوخته جانی است مرا
شعله از توست اگر گرم زبانی ست مرا

ساعد باقری

 

[ملکه جهنمی❄]

یوسف اگر قلب زلیخارا شکست
تا ابد پای زلیخا هم نشست
زلیخا هم گرچه قلبش شکست
جز یوسف به کسی دل نبست

 

[فلورا.]

یوسف اگر قلب زلیخارا شکست
تا ابد پای زلیخا هم نشست
زلیخا هم گرچه قلبش شکست
جز یوسف به کسی دل نبست

یک دل بی رنگ و ریاست

بر درش برگ گلی می کوبم

روی آن با قلم سبز بهار

می نویسم ای یار

 

[.Mobina.]

یکتای بی‌همتای من دوستت دادم
تو همانی که گر نباشی، جان من مباد

 

[m.sina]

یکتای بی‌همتای من دوستت دادم
تو همانی که گر نباشی، جان من مباد

یاد تو کنم میان یادم باشی
لب بگشایم در این گشادم باشی

گر شاد شوم ضمیر شادم باشی
حیله طلبم تو اوستادم باشی