مشاعره مشاعره با حرف ی

[ᎴᏋᏝᏗᏒᏗᎷ]

يك عمر جدايي به هواي نفسي وصل
گيرم كه جوان گشت زليخا به چه قيمت

از مضحكه دشمن تا سرزنش دوست
تاوان تو را مي‌دهم اما به چه قيمت

یاد باد که درآن بزرگه خلق وادب
آن که او خنده مستانه زدی صهبا بود
یاد باد آن که چو یاقوت قدح خنده زدی
درمیان من ولعل تو حکایت ها بود

 

[m.sina]

یاد باد که درآن بزرگه خلق وادب
آن که او خنده مستانه زدی صهبا بود
یاد باد آن که چو یاقوت قدح خنده زدی
درمیان من ولعل تو حکایت ها بود

یاد باد آن که نهانت نظری با ما بود
رقم مهر تو بر چهرهٔ ما پیدا بود

یاد باد آن که چو چشمت به عتابم می‌کشت
معجز عیسویت در لب شکرخا بود

 

[ملکه جهنمی❄]

یاقوت لب لعل تو یاقوت مرا قوت
یاقوت منم نام لب لعل تو یاقوت

 

[m.sina]

یاقوت لب لعل تو یاقوت مرا قوت
یاقوت منم نام لب لعل تو یاقوت

یک عمر برای تو غزل گفتم و افسوس
شعری که سزاوار تو باشد نسرودم

من نغمه‌ی نی بودم و چون مویه‌ی عشاق
با آه درآمیخته شد بود ونبودم

 

[ملکه جهنمی❄]

یار مرا غار مرا عشق جگر خوار مرا

یار تویی غار تویی خواجه نگهدار مرا

 

[فلورا.]

یک عمر شهان تربیت عیش کنند

تا نیم نفس عیش به صد طیش کنند

نازم به جهان همت درویشان را

کایشان به یکی لقمه دو صد عیش کنند

 

[ملکه جهنمی❄]

یا رب ان نوگل خندان که سمردی به منش
میسپارم به تو از دست حسود چمنش

 

[m.sina]

یا رب ان نوگل خندان که سمردی به منش
میسپارم به تو از دست حسود چمنش

یا بپوش آن روی زیبا در نقاب
یا دگر بیرون مرو چون آفتاب

بند کن زلف جهان آشوب را
گر نمی‌خواهی جهانی را خراب

 

[ملکه جهنمی❄]

یاد باد ان روزگاران یاد باد
روز وصل دوستاران یاد باد

 

[فلورا.]

یک عمر شهان تربیت جیش کنند

تا نیم نفس عیش به صد طیش کنند