نویسندگان، مهندسان روح بشریت هستند.

مشاعره مشاعره با حرف چ

  • نویسنده موضوع ARYA-T
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 118
  • بازدیدها 1,655
  • کاربران تگ شده هیچ

m.sina

کاربر خبره
سطح
14
 
ارسالی‌ها
3,577
پسندها
7,188
امتیازها
35,773
مدال‌ها
16
  • #41
چهره و موی غبار آلودشان

مغز پر آتش، دل پردودشان

چرا به سرکشی از من عنان بگردانی
مکن که بیخودم اندر جهان بگردانی

ز دست عشق تو یک روز دین بگردانم
چه گردد ار دل نامهربان بگردانی
 
امضا : m.sina

ملکه جهنمی❄

گوینده انجمن
سطح
25
 
ارسالی‌ها
2,846
پسندها
16,643
امتیازها
44,373
مدال‌ها
20
  • #42
چشم گریان تو نازم ، حال دیگرگون ببین
گریه ی لیلی کنار بستر مجنون ببین

بر نتابید این دل نازک غم هجران دوست
یارب این صبر کم و آن محنت افزون ببین
چشم عیار پیشه تو بریخت

بسر غمزه خون عیاران
 
امضا : ملکه جهنمی❄

ملکه جهنمی❄

گوینده انجمن
سطح
25
 
ارسالی‌ها
2,846
پسندها
16,643
امتیازها
44,373
مدال‌ها
20
  • #43
چرا به سرکشی از من عنان بگردانی
مکن که بیخودم اندر جهان بگردانی

ز دست عشق تو یک روز دین بگردانم
چه گردد ار دل نامهربان بگردانی
چراغ روی تو را شمع گشت پروانه
مرا ز حال تو با حال خویش پروا نه
 
امضا : ملکه جهنمی❄
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] m.sina

m.sina

کاربر خبره
سطح
14
 
ارسالی‌ها
3,577
پسندها
7,188
امتیازها
35,773
مدال‌ها
16
  • #44
چراغ روی تو را شمع گشت پروانه
مرا ز حال تو با حال خویش پروا نه
چو عشق را تو ندانی بپرس از شب‌ها
بپرس از رخ زرد و ز خشکی لب‌ها

چنان که آب حکایت کند ز اختر و ماه
ز عقل و روح حکایت کنند قالب‌ها
 
امضا : m.sina

m.sina

کاربر خبره
سطح
14
 
ارسالی‌ها
3,577
پسندها
7,188
امتیازها
35,773
مدال‌ها
16
  • #45
چشم عیار پیشه تو بریخت

بسر غمزه خون عیاران
چون شب بشود تاری با این همه بیداری
با عشق همی گویم کای عشق ببر خوابم

چون خواب مرا بیند بگریزد و بنشیند
از من برود آید در شخص دگر خوابم
 
امضا : m.sina

ملکه جهنمی❄

گوینده انجمن
سطح
25
 
ارسالی‌ها
2,846
پسندها
16,643
امتیازها
44,373
مدال‌ها
20
  • #46
چون شب بشود تاری با این همه بیداری
با عشق همی گویم کای عشق ببر خوابم

چون خواب مرا بیند بگریزد و بنشیند
از من برود آید در شخص دگر خوابم
چو گل بشنید این گفت و شنودم
یگفتا من گلی نا چیز بودم ولی کن مدتی با گل نشستم
 
امضا : ملکه جهنمی❄

ملکه جهنمی❄

گوینده انجمن
سطح
25
 
ارسالی‌ها
2,846
پسندها
16,643
امتیازها
44,373
مدال‌ها
20
  • #47
چو عشق را تو ندانی بپرس از شب‌ها
بپرس از رخ زرد و ز خشکی لب‌ها

چنان که آب حکایت کند ز اختر و ماه
ز عقل و روح حکایت کنند قالب‌ها
چـه بـیـداری تـلـخی بود از خواب خوش مستی

کــه در کـامـم بـه زهـرآلـود شـهـد شـادمـانـی را
 
امضا : ملکه جهنمی❄

m.sina

کاربر خبره
سطح
14
 
ارسالی‌ها
3,577
پسندها
7,188
امتیازها
35,773
مدال‌ها
16
  • #48
چـه بـیـداری تـلـخی بود از خواب خوش مستی

کــه در کـامـم بـه زهـرآلـود شـهـد شـادمـانـی را
چه لطف‌ها که در این شیوهٔ نهانی نیست
عنایتی که تو داری به من بیانی نیست

کرشمه گرم سؤال است، لب مکن رنجه
که احتیاج به پرسیدن زبانی نیست
 
امضا : m.sina

m.sina

کاربر خبره
سطح
14
 
ارسالی‌ها
3,577
پسندها
7,188
امتیازها
35,773
مدال‌ها
16
  • #49
امضا : m.sina

ملکه جهنمی❄

گوینده انجمن
سطح
25
 
ارسالی‌ها
2,846
پسندها
16,643
امتیازها
44,373
مدال‌ها
20
  • #50
چه خوش گفت زالی به فرزند خویش
چو دیدش پلنگ افکنی بود و پیل تن
 
امضا : ملکه جهنمی❄

موضوعات مشابه

پاسخ‌ها
100
بازدیدها
2,907
پاسخ‌ها
171
بازدیدها
3,370
پاسخ‌ها
110
بازدیدها
2,310
پاسخ‌ها
113
بازدیدها
2,534
پاسخ‌ها
100
بازدیدها
2,021
پاسخ‌ها
106
بازدیدها
2,377
پاسخ‌ها
129
بازدیدها
2,759

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 0, کاربر: 0, مهمان: 0)

عقب
بالا