D Deleted کاربر فعال سطح 37 ارسالیها 1,488 پسندها 26,290 امتیازها 61,573 مدالها 56 31/8/23 #51 ملکه جهنمی❄ گفت مهال است سعدی که راه صفا توان رفت جز بر پی مصطفی کلیک کنید تا باز شود... محو توام چنانکه ستاره به چشم صبح، یا شبنم سپیده دَمان، آفتاب را...
ملکه جهنمی❄ گفت مهال است سعدی که راه صفا توان رفت جز بر پی مصطفی کلیک کنید تا باز شود... محو توام چنانکه ستاره به چشم صبح، یا شبنم سپیده دَمان، آفتاب را...
ملکه جهنمی❄ گوینده انجمن سطح 25 ارسالیها 2,869 پسندها 16,623 امتیازها 44,373 مدالها 20 31/8/23 #52 Ayanᵛᵗ گفت محو توام چنانکه ستاره به چشم صبح، یا شبنم سپیده دَمان، آفتاب را... کلیک کنید تا باز شود... موي سپيد را فلکم آسان نداد اين رشته را به نقد جواني داده ام · امضا : ملکه جهنمی❄
Ayanᵛᵗ گفت محو توام چنانکه ستاره به چشم صبح، یا شبنم سپیده دَمان، آفتاب را... کلیک کنید تا باز شود... موي سپيد را فلکم آسان نداد اين رشته را به نقد جواني داده ام ·
D Deleted کاربر فعال سطح 37 ارسالیها 1,488 پسندها 26,290 امتیازها 61,573 مدالها 56 31/8/23 #53 ملکه جهنمی❄ گفت موي سپيد را فلکم آسان نداد اين رشته را به نقد جواني داده ام · کلیک کنید تا باز شود... مثل عکس رخ مهتاب که افتاده در آب در دلم هستی و بین من و تو فاصله هاست
ملکه جهنمی❄ گفت موي سپيد را فلکم آسان نداد اين رشته را به نقد جواني داده ام · کلیک کنید تا باز شود... مثل عکس رخ مهتاب که افتاده در آب در دلم هستی و بین من و تو فاصله هاست
D Deleted کاربر فعال سطح 37 ارسالیها 1,488 پسندها 26,290 امتیازها 61,573 مدالها 56 31/8/23 #54 Ayanᵛᵗ گفت مثل عکس رخ مهتاب که افتاده در آب در دلم هستی و بین من و تو فاصله هاست کلیک کنید تا باز شود... من بودم و دل بود و کناری و فراغی این عشق کجا بود که ناگه به میان جست
Ayanᵛᵗ گفت مثل عکس رخ مهتاب که افتاده در آب در دلم هستی و بین من و تو فاصله هاست کلیک کنید تا باز شود... من بودم و دل بود و کناری و فراغی این عشق کجا بود که ناگه به میان جست
ملکه جهنمی❄ گوینده انجمن سطح 25 ارسالیها 2,869 پسندها 16,623 امتیازها 44,373 مدالها 20 31/8/23 #55 ماجرایِ دل به اظهارِ دگر محتاج نیست گوش اگر باشد، نفس هم نالهی آهستهایست امضا : ملکه جهنمی❄
D Deleted کاربر فعال سطح 37 ارسالیها 1,488 پسندها 26,290 امتیازها 61,573 مدالها 56 31/8/23 #56 ملکه جهنمی❄ گفت ماجرایِ دل به اظهارِ دگر محتاج نیست گوش اگر باشد، نفس هم نالهی آهستهایست کلیک کنید تا باز شود... من نیستم چون دیگران بازیچه بازیگران اول به دام آرم تو را و آنگه گرفتارت شوم
ملکه جهنمی❄ گفت ماجرایِ دل به اظهارِ دگر محتاج نیست گوش اگر باشد، نفس هم نالهی آهستهایست کلیک کنید تا باز شود... من نیستم چون دیگران بازیچه بازیگران اول به دام آرم تو را و آنگه گرفتارت شوم
ملکه جهنمی❄ گوینده انجمن سطح 25 ارسالیها 2,869 پسندها 16,623 امتیازها 44,373 مدالها 20 31/8/23 #57 Ayanᵛᵗ گفت من نیستم چون دیگران بازیچه بازیگران اول به دام آرم تو را و آنگه گرفتارت شوم کلیک کنید تا باز شود... من باشم و وی باشد و می باشد و نی کی باشد و کی باشد و کی باشد و کی امضا : ملکه جهنمی❄
Ayanᵛᵗ گفت من نیستم چون دیگران بازیچه بازیگران اول به دام آرم تو را و آنگه گرفتارت شوم کلیک کنید تا باز شود... من باشم و وی باشد و می باشد و نی کی باشد و کی باشد و کی باشد و کی
D Deleted کاربر فعال سطح 37 ارسالیها 1,488 پسندها 26,290 امتیازها 61,573 مدالها 56 31/8/23 #58 ملکه جهنمی❄ گفت من باشم و وی باشد و می باشد و نی کی باشد و کی باشد و کی باشد و کی کلیک کنید تا باز شود... من همه در حکم توام تو همه در خونِ منی گر مه و خورشید شوم من کم از آنم که تویی
ملکه جهنمی❄ گفت من باشم و وی باشد و می باشد و نی کی باشد و کی باشد و کی باشد و کی کلیک کنید تا باز شود... من همه در حکم توام تو همه در خونِ منی گر مه و خورشید شوم من کم از آنم که تویی
ملکه جهنمی❄ گوینده انجمن سطح 25 ارسالیها 2,869 پسندها 16,623 امتیازها 44,373 مدالها 20 31/8/23 #59 Ayanᵛᵗ گفت من همه در حکم توام تو همه در خونِ منی گر مه و خورشید شوم من کم از آنم که تویی کلیک کنید تا باز شود... ماهی که قدش به سرو میماند راست آیینه به دست و روی خود میآراست امضا : ملکه جهنمی❄
Ayanᵛᵗ گفت من همه در حکم توام تو همه در خونِ منی گر مه و خورشید شوم من کم از آنم که تویی کلیک کنید تا باز شود... ماهی که قدش به سرو میماند راست آیینه به دست و روی خود میآراست
D Deleted کاربر فعال سطح 37 ارسالیها 1,488 پسندها 26,290 امتیازها 61,573 مدالها 56 31/8/23 #60 ملکه جهنمی❄ گفت ماهی که قدش به سرو میماند راست آیینه به دست و روی خود میآراست کلیک کنید تا باز شود... من به بند تو اسیرم تو زِ من بیخبری؟ آفرین...معرفت این است که زِ من میگذری.
ملکه جهنمی❄ گفت ماهی که قدش به سرو میماند راست آیینه به دست و روی خود میآراست کلیک کنید تا باز شود... من به بند تو اسیرم تو زِ من بیخبری؟ آفرین...معرفت این است که زِ من میگذری.