متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.

مشاعره مشاعره با حرف ر

  • نویسنده موضوع Deleted
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 73
  • بازدیدها 1,278
  • کاربران تگ شده هیچ

Deleted

کاربر فعال
سطح
37
 
ارسالی‌ها
1,488
پسندها
26,290
امتیازها
61,573
مدال‌ها
56
  • نویسنده موضوع
  • #31
رفتم و بیشم نبود روی اقامت
وعده دیدار گو بمان به قیامت
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] m.sina

Deleted

کاربر فعال
سطح
37
 
ارسالی‌ها
1,488
پسندها
26,290
امتیازها
61,573
مدال‌ها
56
  • نویسنده موضوع
  • #32
رشک برم کاش قبا بودمی
چونک در آغوش قبا بوده‌ای
زهره ندارم که بگویم تو را
بی‌من بیچاره چرا بوده‌ای؟!
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] m.sina

Deleted

کاربر فعال
سطح
37
 
ارسالی‌ها
1,488
پسندها
26,290
امتیازها
61,573
مدال‌ها
56
  • نویسنده موضوع
  • #33
روشنانی که به تاریکی شب گردانند
شمع در پرده و پروانه سر‌گردانند
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] m.sina

m.sina

کاربر خبره
سطح
14
 
ارسالی‌ها
3,536
پسندها
7,166
امتیازها
35,773
مدال‌ها
16
  • #34
روشنانی که به تاریکی شب گردانند
شمع در پرده و پروانه سر‌گردانند
رهرو عشق محال است که افسرده شود
عرق سرد ندارد تب سوزان طلب

پنجه سعی ترا ناخن غیرت کندست
ورنه بی لعل و گهر نیست رگ کان طلب
 
امضا : m.sina

ملکه جهنمی❄

گوینده انجمن
سطح
25
 
ارسالی‌ها
2,868
پسندها
16,619
امتیازها
44,373
مدال‌ها
20
  • #35
رهرو عشق محال است که افسرده شود
عرق سرد ندارد تب سوزان طلب

پنجه سعی ترا ناخن غیرت کندست
ورنه بی لعل و گهر نیست رگ کان طلب
رواق منظر چشم من آشیانه توست

کرم نما و فرود آ که خانه خانه ی توست
 
امضا : ملکه جهنمی❄
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] m.sina

m.sina

کاربر خبره
سطح
14
 
ارسالی‌ها
3,536
پسندها
7,166
امتیازها
35,773
مدال‌ها
16
  • #36
رواق منظر چشم من آشیانه توست

کرم نما و فرود آ که خانه خانه ی توست
رازیست که ان نگار میداند چیست
رنجیست که روزگار میداند چیست
آنی که چو غنچه در گلو خونم از اوست
من دانم و شهریار میداند چیست
 
امضا : m.sina

ملکه جهنمی❄

گوینده انجمن
سطح
25
 
ارسالی‌ها
2,868
پسندها
16,619
امتیازها
44,373
مدال‌ها
20
  • #37
رازیست که ان نگار میداند چیست
رنجیست که روزگار میداند چیست
آنی که چو غنچه در گلو خونم از اوست
من دانم و شهریار میداند چیست
راستی آور که شوی رستگار راستی از تو ظفر از کردگار
 
امضا : ملکه جهنمی❄
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] m.sina

m.sina

کاربر خبره
سطح
14
 
ارسالی‌ها
3,536
پسندها
7,166
امتیازها
35,773
مدال‌ها
16
  • #38
امضا : m.sina

ملکه جهنمی❄

گوینده انجمن
سطح
25
 
ارسالی‌ها
2,868
پسندها
16,619
امتیازها
44,373
مدال‌ها
20
  • #39
رنگ رویا زده ام بر افق دیده دل
تا تماشا کنم آن شاهد رویایی را
راستی را کس نمیداند که در فصل بهار
از کجا پدید آید این همه نقش و نگار
 
امضا : ملکه جهنمی❄
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] m.sina

m.sina

کاربر خبره
سطح
14
 
ارسالی‌ها
3,536
پسندها
7,166
امتیازها
35,773
مدال‌ها
16
  • #40
راستی را کس نمیداند که در فصل بهار
از کجا پدید آید این همه نقش و نگار
روزگاری دست در زلف پریشان توام بود
حالیا پامالم از دست پریشان روزگاری

چشم پروین فلک از آفتابی خیره گردد
ماه من در چشم من بین شیوه شب زنده داری
 
امضا : m.sina

موضوعات مشابه

پاسخ‌ها
99
بازدیدها
2,790
پاسخ‌ها
168
بازدیدها
3,220
پاسخ‌ها
100
بازدیدها
2,130
پاسخ‌ها
107
بازدیدها
2,391
پاسخ‌ها
99
بازدیدها
1,923
پاسخ‌ها
105
بازدیدها
2,285
پاسخ‌ها
128
بازدیدها
2,665

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 0, کاربر: 0, مهمان: 0)

عقب
بالا