مشاعره مشاعره با حرف ر

[فلورا.]

روزها فکر من اینست و همه شب سخنم

که چـــرا غافــــل از احــــوال دل خویشتنم

 

[ملکه جهنمی❄]

رسم عاشق نیست با یک دل دو دلبر داشتن

یا زجانان یا زجان باید که دل برداشتن

 

[m.sina]

رسم عاشق نیست با یک دل دو دلبر داشتن

یا زجانان یا زجان باید که دل برداشتن

رنگ لبخند تو ای دنیا تماشائی نیود
انچه ما دیدیم زینت بود زیبایی نبود

هر چه را در جام هستی بود نوشیدم ولی
در نوشیدنی عمر تلخی بود و گیرایی نبود

 

[فلورا.]

رازی کــه بــر غیـــر نگفتیــم و نگــوییم

با دوست بگوییم که او محرم راز است

 

[m.sina]

رازی کــه بــر غیـــر نگفتیــم و نگــوییم

با دوست بگوییم که او محرم راز است

رسم این بود که شیران دل اهو بدرند
به تو اهو چه بگویم که دریدی دل ما

 

[♡°DINA°]

رسم این بود که شیران دل اهو بدرند
به تو اهو چه بگویم که دریدی دل ما

رنج‌ها در عالمِ تسلیم، راحت می‌شود
شمع از خارِ قدم، سامانِ مژگان‌ کرد و رفت

 

[بَهآرنارنج]

روی در نقصان گذارد ماه چون گردد تمام
چون شود لبریز جامت، از خمار اندیشه کن

 

[m.sina]

روی در نقصان گذارد ماه چون گردد تمام
چون شود لبریز جامت، از خمار اندیشه کن

راه تردید مسیر گذر عاشق نیست
چه کنم با چه کنم های دل بی هدفم

پدرانم همه سرگشته حیرت بودند
من اگر راه به جایی ببرم ناخلفم

 

[فلورا.]

راه تردید مسیر گذر عاشق نیست
چه کنم با چه کنم های دل بی هدفم

پدرانم همه سرگشته حیرت بودند
من اگر راه به جایی ببرم ناخلفم

روی برگ باغهای فقر

دشتهای لخت

نخلهای کج

ای حلاوت بهشت در نگاه تو

تا که بشکفد بهار من

مثل آب

از کنار من عبور کن!

 

[m.sina]

روی برگ باغهای فقر

دشتهای لخت

نخلهای کج

ای حلاوت بهشت در نگاه تو

تا که بشکفد بهار من

مثل آب

از کنار من عبور کن!

رهبر عشق حقيق مي شود عشق مجاز
زين سرپل تشنگان خود را در آب افکنده اند

شستشوی ديده منظورست بهر ديدنش
عشقبازان گر نظر بر آفتاب افکنده اند