- تاریخ ثبتنام
- 9/7/22
- ارسالیها
- 668
- پسندها
- 21,876
- امتیازها
- 39,373
- مدالها
- 17
- سن
- 24
سطح
28
- نویسنده موضوع
- #151
امشب چهارتا پارت افتخاری داریم که هر کدوم رو به یه نفر تقدیم میکنم![Big Grin :big-grin: :big-grin:](/styles/default/xenforo/smilies/yahoo/big_grin.gif)
اول به دلنیای عزیزم. مرسی که تنهام نذاشتی عزیزدلم![Heart :heart: :heart:](/styles/default/xenforo/smilies/fan/heart.gif)
![Heart :heart: :heart:](/styles/default/xenforo/smilies/fan/heart.gif)
![Geek :geetk: :geetk:](/styles/default/xenforo/smilies/emojione/geek.png)
delnia
رو به روی آینه ایستاده بودم و با یقهی پیراهن سفیدرنگم وَر میرفتم. احمد به چارچوب در تکیه داده بود و نگاهش خیرهی جایی نامعلوم بود. کت طوسیام را تنم کردم و به سمتش برگشتم:
- احمد! از خر شیطون بیا پایین تو رو علی. وسیله جمع میکنی که چی بشه؟ که کی رو بترسونی؟ هان؟
به سمتش رفتم و شانههایش را فشردم:
- احمد ما ۱۰ ساله با هم رفیقیم. ۱۰ ساله که همخونهایم.
دستانم را از شانههای پهنش جدا کردم و روی هم کشیدم، در همان حِین گفتم:
- همهاش پَر؟
سگرمههایش را بیشتر در هم...
![Big Grin :big-grin: :big-grin:](/styles/default/xenforo/smilies/yahoo/big_grin.gif)
اول به دلنیای عزیزم. مرسی که تنهام نذاشتی عزیزدلم
![Heart :heart: :heart:](/styles/default/xenforo/smilies/fan/heart.gif)
![Heart :heart: :heart:](/styles/default/xenforo/smilies/fan/heart.gif)
![Geek :geetk: :geetk:](/styles/default/xenforo/smilies/emojione/geek.png)
![delnia](/data/avatars/s/37/37707.jpg?1712601420)
رو به روی آینه ایستاده بودم و با یقهی پیراهن سفیدرنگم وَر میرفتم. احمد به چارچوب در تکیه داده بود و نگاهش خیرهی جایی نامعلوم بود. کت طوسیام را تنم کردم و به سمتش برگشتم:
- احمد! از خر شیطون بیا پایین تو رو علی. وسیله جمع میکنی که چی بشه؟ که کی رو بترسونی؟ هان؟
به سمتش رفتم و شانههایش را فشردم:
- احمد ما ۱۰ ساله با هم رفیقیم. ۱۰ ساله که همخونهایم.
دستانم را از شانههای پهنش جدا کردم و روی هم کشیدم، در همان حِین گفتم:
- همهاش پَر؟
سگرمههایش را بیشتر در هم...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
آخرین ویرایش