- تاریخ ثبتنام
- 5/10/20
- ارسالیها
- 319
- پسندها
- 4,776
- امتیازها
- 21,133
- مدالها
- 13
سطح
12
- نویسنده موضوع
- #41
فرازپوفی کرد و پای بی پا پوشش را از درون کفش بیرون آورد، همین صحنه ئاوان را مور مور کرد و بینی چین داد. ئاوان وسواسی و قانونمند، حالا جلوی رویش موجودی ایستاده که از فرق سرو موهای روغن زدهاش تا شست پای بی پاپوشش قانونهای شخصیتی دخترک را شکسته واز همه بدتر قرار است برای مدتی شانه به شانهاش باشد. دمپاییهای روفرشی سعید را از درون جا کفشی، جلوی پای فرازانداخت تا کمی از چندشی که با تصور پاهای خیس از عرق فراز در بدنش نشسته کم کند و این رطوبت احتمالی را به کفپوشهای قهوهای خانه منتقل نکند، حسش هم گوشت تن ئاوان را میریزاند. با خود گفت تا آمدن سعید پاپوشهایش را خواهد شست تا دینی بر گردنش نماند.
با اشاره انگشت ئاوان، فرازچمدان با چرخهای خاک گرفته و کثیف را...
با اشاره انگشت ئاوان، فرازچمدان با چرخهای خاک گرفته و کثیف را...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.