مشاعره مشاعره با اشعار سهراب سپهری

  • نویسنده موضوع ژینا
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 182
  • بازدیدها 5,063
  • کاربران تگ شده هیچ

Delaram*☆♡

کاربر برتر
کاربر برتر
تاریخ ثبت‌نام
1/9/23
ارسالی‌ها
2,387
پسندها
18,800
امتیازها
46,373
مدال‌ها
30
سطح
26
 
  • #181
زندگـی فهم نفهمیدن‌ هاست
آسمان نور خدا عشق سعادت با ماست
در نبندیم به نور
در نبندیم به آرامش پرمهر نسیم
زندگی رسم پذیرایی از تقدیر است
تو مرا آزردی...
که خودم کوچ کنم از شهرت،
تو خیالت راحت
می روم از قلبت
می شوم دورترین خاطره در شبهایت
تو به من میخندی
وبه خود میگویی باز می آید و می سوزد از این عشق ولی...
بر نم گردم نه!
می روم آنجاذکه دلی بهر دلی تب دارد...
عشق زیباست وحرمت دارد
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] m.sina

m.sina

کاربر سایت
کاربر خبره
تاریخ ثبت‌نام
10/8/20
ارسالی‌ها
3,490
پسندها
7,077
امتیازها
33,273
مدال‌ها
16
سطح
14
 
  • #182
تو مرا آزردی...
که خودم کوچ کنم از شهرت،
تو خیالت راحت
می روم از قلبت
می شوم دورترین خاطره در شبهایت
تو به من میخندی
وبه خود میگویی باز می آید و می سوزد از این عشق ولی...
بر نم گردم نه!
می روم آنجاذکه دلی بهر دلی تب دارد...
عشق زیباست وحرمت دارد
در انحنای سقف ایوان‌ها
در کودکی
درون شیشه‌های رنگی پنجره‌ها
میان لک‌های دیوارها
هر جا که چشمانم بیخودانه در پی چیزی ناشناس بود
شبیه این گل کاشی را دیدم
و هر بار رفتم بچینم
رویایم پرپر شد
 
امضا : m.sina

Delaram*☆♡

کاربر برتر
کاربر برتر
تاریخ ثبت‌نام
1/9/23
ارسالی‌ها
2,387
پسندها
18,800
امتیازها
46,373
مدال‌ها
30
سطح
26
 
  • #183
در انحنای سقف ایوان‌ها
در کودکی
درون شیشه‌های رنگی پنجره‌ها
میان لک‌های دیوارها
هر جا که چشمانم بیخودانه در پی چیزی ناشناس بود
شبیه این گل کاشی را دیدم
و هر بار رفتم بچینم
رویایم پرپر شد
دنگ دنگ
ساعت گیج زمان در شب عمر
می زند پی در پی زنگ
زهر این فکر که این دم گذر است
می شود نقش به دیوار رگ هستی من
لحظه ها می گذرد
آنچه بگذشت، نمی آید باز
قصه ای هست که هرگز دیگر
نتواند شد آغاز
 

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 0, کاربر: 0, مهمان: 0)

عقب
بالا