- تاریخ ثبتنام
- 10/8/20
- ارسالیها
- 3,594
- پسندها
- 7,271
- امتیازها
- 35,773
- مدالها
- 16
تو خدا را داری
و خدا اول و اخر با توست
و خدا وند عشق است
تو خدا را داری
تار و پود اتاقم را پیمودتو خدا را داری
و خدا اول و اخر با توست
و خدا وند عشق است
ترا به گرمی یک سیب می کند مانوستار و پود اتاقم را پیمود
و به من ره نیافت.
نسیمی شعله فانوس را نوشید.وزشی میگذشت!!
نیست رنگی که بگوید با منترا به گرمی یک سیب می کند مانوس
و عشق تنها عشق
مرا به وسعت اندوه زندگی ها برد
مرا رساند به امکان یک پرنده شدن
تو مرا آزردینیست رنگی که بگوید با من
اندکی صبر، سحر نزدیک است
هر دم این بانگ برآرم از دل:
وای، این شب چقدر تاریک است!!
تو اگر خنده کنی او به تو خواهد خندیدتو مرا آزردی
که خودم کوچ کنم از شهرت
تو خیالت راحت
میروم از قلبت
میشوم دورترین خاطره در شبهایت
شعری خواهم خواندتو اگر خنده کنی او به تو خواهد خندید
و اگر بغض کنی
آه از آیینه دنیا که چه ها خواهد کرد
گنجه دیروزت، پر شد از حسرت و اندوه و چه حیف!
بسته های فردا همه ای کاش ای کاش!!
تنهاترم.بیا تا برایت بگویم چه اندازه تنهایی من بزرگ است.و تنهایی من شبیخون حجم تو را پیشبینی نمیکرد.و خاصیت عشق این است.کسی نیست،بیا زندگی را بدزدیم، !شعری خواهم خواند
هر کلاغی را کاجی خواهم داد
راه خواهم رفت
دوست خواهم داشت
من صدای نفس باغچه را میشنومتنهاترم.بیا تا برایت بگویم چه اندازه تنهایی من بزرگ است.و تنهایی من شبیخون حجم تو را پیشبینی نمیکرد.و خاصیت عشق این است.کسی نیست،بیا زندگی را بدزدیم، !
رسیدن به نگاهی استمن صدای نفس باغچه را میشنوم
و صدای ظلمت را
وقتی از برگی میریزد
و صدای سرفه روشنی از پشت درخت
عطسه اب از هر رخنه سنگ
چک چک چلچله از سقف بهار