مشاعره مشاعره مشروط (واژگان)

[matieh]

تا خود پرست بودم کارم نداشت سامان
چون بی‌خودی است کارم سامان چرا ندارم
مهتاب را به ویران رسم است نور دادن
پس من سراچهٔ جان ویران چرا ندارم

گیتی لطفا

 

[m.sina]

تا خود پرست بودم کارم نداشت سامان
چون بی‌خودی است کارم سامان چرا ندارم
مهتاب را به ویران رسم است نور دادن
پس من سراچهٔ جان ویران چرا ندارم

گیتی لطفا

صبر بسیار بباید پدر پیر فلک را
تا دگر مادر گیتی چو تو فرزند بزاید


امید لطفا

 

[ملکه جهنمی❄]

صبر بسیار بباید پدر پیر فلک را
تا دگر مادر گیتی چو تو فرزند بزاید


امید لطفا

به کلی رشته امید بگسست
در ان دم دل به امید خدا بست
چو امیدش به حق بود ان کبوتر
نجات از مرگ دادش حی داور
واژه درد لطفا

 

[m.sina]

به کلی رشته امید بگسست
در ان دم دل به امید خدا بست
چو امیدش به حق بود ان کبوتر
نجات از مرگ دادش حی داور
واژه درد لطفا

درمان درد عاشقان صبر است و من دیوانه‌ام
نه درد ساکن می‌شود نه ره به درمان می‌برم

هجران لطفا

 

[m.donya]

درمان درد عاشقان صبر است و من دیوانه‌ام
نه درد ساکن می‌شود نه ره به درمان می‌برم

هجران لطفا

هجران، رفیقِ بختِ زبونِ کسی مباد
خصمی چنین دلیر به خونِ کسی مباد

قایق لطفا

 

[M.Fakher]

قایقی در طلب موج به دریا پیوست
میتوان سوخت اگر امر بفرماید عشق

خورشید

 

[m.sina]

قایقی در طلب موج به دریا پیوست
میتوان سوخت اگر امر بفرماید عشق

خورشید

پرتو خورشید عشق بر همه افتد ولیک

سنگ به یک نوع نیست تا همه گوهر شود

سعدی

قصه لطفا

 

[m.donya]

پرتو خورشید عشق بر همه افتد ولیک

سنگ به یک نوع نیست تا همه گوهر شود

سعدی

قصه لطفا

گرچه سخت است به فکری هوس نان نرسد
قصه ای نیست که با عشق به پایان نرسد
قصه ای نیست که حتی شده در آخر آن
بوی یک یوسف گم گشته به کنعان نرسد

کوچه لطفا

 

[m.sina]

گرچه سخت است به فکری هوس نان نرسد
قصه ای نیست که با عشق به پایان نرسد
قصه ای نیست که حتی شده در آخر آن
بوی یک یوسف گم گشته به کنعان نرسد

کوچه لطفا

ان که یک عمر به شوق تو در این کوچه نشست
حال وقتی به لب پنجره می‌آیی نیست
خواستم با غم عشقش بنویسم شعری
گفت: هر خواستنی عین توانایی نیست

دوست لطفا

 

[m.donya]

ان که یک عمر به شوق تو در این کوچه نشست
حال وقتی به لب پنجره می‌آیی نیست
خواستم با غم عشقش بنویسم شعری
گفت: هر خواستنی عین توانایی نیست

دوست لطفا

چشمی دارم همه پر از صورت دوست
با دیده مرا خوشست چون دوست در اوست
از دیده دوست فرق کردن نه نکوست
یا دوست به جای دیده یا دیده خود اوست

قافیه لطفا