مشاعره مشاعره مشروط (واژگان)

A.narxes.Y

رو به پیشرفت
رو به پیشرفت
تاریخ ثبت‌نام
11/3/19
ارسالی‌ها
162
پسندها
1,725
امتیازها
12,213
مدال‌ها
1
سطح
2
 
  • #131
فلک چو دید سرم را اسیر چنبر عشق
ببست گردن صبرم به ریسمان فراق
به پای شوق گر این ره به سر شدی حافظ
به دست هجر ندادی کسی عنان فراق
خب با چه کلمه ای؟
 

sara.gh

کاربر فعال
کاربر فعال
تاریخ ثبت‌نام
22/8/18
ارسالی‌ها
1,055
پسندها
12,994
امتیازها
40,673
مدال‌ها
7
سطح
6
 
  • #132
نتوان به دستگیری اخوان ز راه رفت
یوسف به ریسمان برادر به چاه رفت
من بودم و دلی که مرا غمگسار بود
آن نیز رفته رفته به خرج نگاه رفت


صبحگاه
 

°.ELENA.°

کاربر فعال
کاربر فعال
تاریخ ثبت‌نام
28/8/18
ارسالی‌ها
998
پسندها
45,866
امتیازها
61,573
مدال‌ها
27
سطح
39
 
  • #133
فکر و خیالت جدا نمی‌شود از من حتی یک لحظه
صبحگاه و شباهنگام ندارد
یاد و خاطرات هست همیشه در این می کده

دریا
 
امضا : °.ELENA.°

Aliansari

کاربر انجمن
کاربر انجمن
تاریخ ثبت‌نام
8/1/19
ارسالی‌ها
288
پسندها
1,546
امتیازها
11,933
سطح
0
 
  • محروم
  • #134
تو ای دریا ! برای ما
بخوان شعر قشنگت را
به روی ماسه جاری کن
صدای رنگ رنگت را

زخم
 
امضا : Aliansari

sara.gh

کاربر فعال
کاربر فعال
تاریخ ثبت‌نام
22/8/18
ارسالی‌ها
1,055
پسندها
12,994
امتیازها
40,673
مدال‌ها
7
سطح
6
 
  • #135
يک شب، باد با تو خوانده بود
يک شب که تو بر دامنت می گريستی
پرنده از تو می گفت
موج از انبوه زخم نمک
آب از تهی شدن
اما کسی مرا به فصل تنهايی تو نخوانده بود.


تنهایی
 

°.ELENA.°

کاربر فعال
کاربر فعال
تاریخ ثبت‌نام
28/8/18
ارسالی‌ها
998
پسندها
45,866
امتیازها
61,573
مدال‌ها
27
سطح
39
 
  • #136
تا صبا شانه بر آن زلف خم اندر خم زد
آشیان دل صد سلسله را، برهم زد
تابش حسن تو در کعبه و بتخانه فتاد
آتش عشق تو، بر محرم و نامحرم زد

شرقی
 
امضا : °.ELENA.°

°.ELENA.°

کاربر فعال
کاربر فعال
تاریخ ثبت‌نام
28/8/18
ارسالی‌ها
998
پسندها
45,866
امتیازها
61,573
مدال‌ها
27
سطح
39
 
  • #137
يک شب، باد با تو خوانده بود
يک شب که تو بر دامنت می گريستی
پرنده از تو می گفت
موج از انبوه زخم نمک
آب از تهی شدن
اما کسی مرا به فصل تنهايی تو نخوانده بود.


تنهایی
شب من پنجره‌ای بی فردا
روز من قصه‌ی تنهایی ما
مانده بر خاک و اسیر ساحل
ماهی‌ام، ماهی دور از دریا

شرقی
 
امضا : °.ELENA.°

sara.gh

کاربر فعال
کاربر فعال
تاریخ ثبت‌نام
22/8/18
ارسالی‌ها
1,055
پسندها
12,994
امتیازها
40,673
مدال‌ها
7
سطح
6
 
  • #138
ز کوی خواجه شرقی هوای یار می آید
تو گوئی یار خوشخوی پری رخسار می آید
به پای تُرک شیرازی ز خشنودی همی بخشد
سمر قند و بخارا را چون آن دلدار می آید

مستی
 

°.ELENA.°

کاربر فعال
کاربر فعال
تاریخ ثبت‌نام
28/8/18
ارسالی‌ها
998
پسندها
45,866
امتیازها
61,573
مدال‌ها
27
سطح
39
 
  • #139
شرابی خوردم از دستِ عزیزِ رفته از دستی
نمیدانم چه نوشیدم که سیرم کرده از هستی
خودم م**س.تُ ،غزل م**س.تُ ،تمام واژه ها مستند
قلم شوریده ای امشب،عجب اُعجوبه ای هستی!
به ساز من که میرقصی،قیامت میکنی به به...
چه طوفانی به پا کردی،قلم شاید تو هم مستی؟!

آسمان آبی
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : °.ELENA.°

sara.gh

کاربر فعال
کاربر فعال
تاریخ ثبت‌نام
22/8/18
ارسالی‌ها
1,055
پسندها
12,994
امتیازها
40,673
مدال‌ها
7
سطح
6
 
  • #140
روی ادرک ‚ فضا ‚ رنگ صدا پنجره گل نم بزنیم
آسمان ابی را بنشانیم میان دو هجای هستی
ریه را از ابدیت پر و خالی بکنیم
بار دانش را از دوش پرستو به زمین بگذاریم


روزگار
 

موضوعات مشابه

پاسخ‌ها
132
بازدیدها
12,981
پاسخ‌ها
100
بازدیدها
4,626
پاسخ‌ها
171
بازدیدها
5,713
پاسخ‌ها
113
بازدیدها
3,928
پاسخ‌ها
117
بازدیدها
4,856
پاسخ‌ها
100
بازدیدها
3,234

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 0, کاربر: 0, مهمان: 0)

عقب
بالا