مشاعره مشاعره مشروط (واژگان)

[A.narxes.Y]

تن را به قضا سپار و با درد بساز،
کاین رفته قلم زِ بهرِ تو ناید باز.

سرگردان

 

[sara.gh]

ای صوفی سرگردان در بند نکونامی
تا درد نیاشامی زین درد نیارامی


ایمان

 

[A.narxes.Y]

ایمان بیاوریم
ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد
ایمان بیاوریم به ویرانه‌های باغ‌های تخیل
به داس‌های واژگون شده بیکار
و دانه‌های زندانی
نگاه کن که چه برفی می‌بارد

پنجره

 

[sara.gh]

یک پنجره برای دیدن
یک پنجره برای شنیدن
یک پنجره که مثل حلقه ی چاهی
در انتهای خود به قلب زمین میرسد

سرسبزی

 

[ش.م.ی.م فرهادی]

سرسبزی روح بهتر از پاکی جان
گر جان بدهی روح تو جا میماند

رویا

 

[sara.gh]

هیـچ جـز یـاد تـو ، رویای دلاویـزم نـیست
هیـچ جـز نـام تـو ، حـرف طـرب انگـیزم نـیست!
عـشق می ورزم و می سـوزم و فـریـادم نـه!
دوست می دارم و می خـواهـم و پـرهـیزم نـیست

ماندگار

 

[ش.م.ی.م فرهادی]

مهربانی ماندگار و بی دریغ
قلب را سودای جاودان میدهد

درد

 

[ISET1]

درد دل را با که گویم مرهمی پیدا کند
این همه شادی به عالم ذره ای از ما کند

ماه

 

[.:|Reihane|:.]

ماه فروماند از جمال محمد
سرو نباشد به اعتدال محمد

سرو

 

[ASaLi_Nh8ay]

ای سرو بلند قامت دوست
وه وه که شمایلت چه نیکوست
در پای لطافت تو میراد
هر سرو سهی که بر لب جوست
نازک بدنی که می‌نگنجد
در زیر قبا چو غنچه در پوست
مه پاره به بام اگر برآید
که فرق کند که ماه یا اوست؟

"بام"