برن اوت؛ مدیر تالار وحشت + گوینده انجمن پرسنل مدیریت مدیر تالار سرگرمی تاریخ ثبتنام 4/8/21 ارسالیها 2,703 پسندها 33,658 امتیازها 66,873 مدالها 48 سطح 33 2/1/23 مدیر #6,591 M.Fakher گفت شب رفت صبوح آمد غم رفت فتوح آمد خورشید درخشان شد تا باد چنین بادا کلیک کنید تا باز شود... آه از درد و غم و بيداديست هوی هوی میخوران از شاديست امضا : برن اوت؛
M.Fakher گفت شب رفت صبوح آمد غم رفت فتوح آمد خورشید درخشان شد تا باد چنین بادا کلیک کنید تا باز شود... آه از درد و غم و بيداديست هوی هوی میخوران از شاديست
M.Fakher مدیر بازنشسته + نویسنده انجمن نویسنده انجمن تاریخ ثبتنام 17/6/19 ارسالیها 2,585 پسندها 38,770 امتیازها 66,873 مدالها 40 سن 21 سطح 33 2/1/23 #6,592 natsukeshii. گفت آه از درد و غم و بيداديست هوی هوی میخوران از شاديست کلیک کنید تا باز شود... تا به شب امروز ما را عشرتست الصلا ای پاکبازان الصلا امضا : M.Fakher
natsukeshii. گفت آه از درد و غم و بيداديست هوی هوی میخوران از شاديست کلیک کنید تا باز شود... تا به شب امروز ما را عشرتست الصلا ای پاکبازان الصلا
برن اوت؛ مدیر تالار وحشت + گوینده انجمن پرسنل مدیریت مدیر تالار سرگرمی تاریخ ثبتنام 4/8/21 ارسالیها 2,703 پسندها 33,658 امتیازها 66,873 مدالها 48 سطح 33 2/1/23 مدیر #6,593 M.Fakher گفت تا به شب امروز ما را عشرتست الصلا ای پاکبازان الصلا کلیک کنید تا باز شود... این کوزه چو من عاشق زاری بوده است در بند سر زلف نگاری بودهست این دسته که بر گردن او میبینی دستیست که برگردن یاری بودهست امضا : برن اوت؛
M.Fakher گفت تا به شب امروز ما را عشرتست الصلا ای پاکبازان الصلا کلیک کنید تا باز شود... این کوزه چو من عاشق زاری بوده است در بند سر زلف نگاری بودهست این دسته که بر گردن او میبینی دستیست که برگردن یاری بودهست
M.Fakher مدیر بازنشسته + نویسنده انجمن نویسنده انجمن تاریخ ثبتنام 17/6/19 ارسالیها 2,585 پسندها 38,770 امتیازها 66,873 مدالها 40 سن 21 سطح 33 2/1/23 #6,594 natsukeshii. گفت این کوزه چو من عاشق زاری بوده است در بند سر زلف نگاری بودهست این دسته که بر گردن او میبینی دستیست که برگردن یاری بودهست کلیک کنید تا باز شود... تو همانی که دلم لک زده لبخندش را آنکه هرگز نتوان یافت همانندش را امضا : M.Fakher
natsukeshii. گفت این کوزه چو من عاشق زاری بوده است در بند سر زلف نگاری بودهست این دسته که بر گردن او میبینی دستیست که برگردن یاری بودهست کلیک کنید تا باز شود... تو همانی که دلم لک زده لبخندش را آنکه هرگز نتوان یافت همانندش را
برن اوت؛ مدیر تالار وحشت + گوینده انجمن پرسنل مدیریت مدیر تالار سرگرمی تاریخ ثبتنام 4/8/21 ارسالیها 2,703 پسندها 33,658 امتیازها 66,873 مدالها 48 سطح 33 2/1/23 مدیر #6,595 M.Fakher گفت تو همانی که دلم لک زده لبخندش را آنکه هرگز نتوان یافت همانندش را کلیک کنید تا باز شود... از گلوی خود بريدن وقت حاجت همت است ورنه هر كس وقت سيری پيش سگ نان افكند امضا : برن اوت؛
M.Fakher گفت تو همانی که دلم لک زده لبخندش را آنکه هرگز نتوان یافت همانندش را کلیک کنید تا باز شود... از گلوی خود بريدن وقت حاجت همت است ورنه هر كس وقت سيری پيش سگ نان افكند
M.Fakher مدیر بازنشسته + نویسنده انجمن نویسنده انجمن تاریخ ثبتنام 17/6/19 ارسالیها 2,585 پسندها 38,770 امتیازها 66,873 مدالها 40 سن 21 سطح 33 2/1/23 #6,596 natsukeshii. گفت از گلوی خود بريدن وقت حاجت همت است ورنه هر كس وقت سيری پيش سگ نان افكند کلیک کنید تا باز شود... دانه تویی دام تویی باده تویی جام تویی پخته تویی خام تویی خام بمگذار مرا امضا : M.Fakher
natsukeshii. گفت از گلوی خود بريدن وقت حاجت همت است ورنه هر كس وقت سيری پيش سگ نان افكند کلیک کنید تا باز شود... دانه تویی دام تویی باده تویی جام تویی پخته تویی خام تویی خام بمگذار مرا
برن اوت؛ مدیر تالار وحشت + گوینده انجمن پرسنل مدیریت مدیر تالار سرگرمی تاریخ ثبتنام 4/8/21 ارسالیها 2,703 پسندها 33,658 امتیازها 66,873 مدالها 48 سطح 33 2/1/23 مدیر #6,597 M.Fakher گفت دانه تویی دام تویی باده تویی جام تویی پخته تویی خام تویی خام بمگذار مرا کلیک کنید تا باز شود... اندک اندک زين جهان هست و نيست نيستان رفتند و هستان می رسند امضا : برن اوت؛
M.Fakher گفت دانه تویی دام تویی باده تویی جام تویی پخته تویی خام تویی خام بمگذار مرا کلیک کنید تا باز شود... اندک اندک زين جهان هست و نيست نيستان رفتند و هستان می رسند
M.Fakher مدیر بازنشسته + نویسنده انجمن نویسنده انجمن تاریخ ثبتنام 17/6/19 ارسالیها 2,585 پسندها 38,770 امتیازها 66,873 مدالها 40 سن 21 سطح 33 2/1/23 #6,598 natsukeshii. گفت اندک اندک زين جهان هست و نيست نيستان رفتند و هستان می رسند کلیک کنید تا باز شود... در سرم بود که هرگز ندهم دل به خیال به سرت کز سر من آن همه پندار برفت امضا : M.Fakher
natsukeshii. گفت اندک اندک زين جهان هست و نيست نيستان رفتند و هستان می رسند کلیک کنید تا باز شود... در سرم بود که هرگز ندهم دل به خیال به سرت کز سر من آن همه پندار برفت
برن اوت؛ مدیر تالار وحشت + گوینده انجمن پرسنل مدیریت مدیر تالار سرگرمی تاریخ ثبتنام 4/8/21 ارسالیها 2,703 پسندها 33,658 امتیازها 66,873 مدالها 48 سطح 33 2/1/23 مدیر #6,599 M.Fakher گفت در سرم بود که هرگز ندهم دل به خیال به سرت کز سر من آن همه پندار برفت کلیک کنید تا باز شود... تو همچو صبحی من شمع خلوت سحرم تبسمی کن و جان بین که همی سپرم امضا : برن اوت؛
M.Fakher گفت در سرم بود که هرگز ندهم دل به خیال به سرت کز سر من آن همه پندار برفت کلیک کنید تا باز شود... تو همچو صبحی من شمع خلوت سحرم تبسمی کن و جان بین که همی سپرم
M.Fakher مدیر بازنشسته + نویسنده انجمن نویسنده انجمن تاریخ ثبتنام 17/6/19 ارسالیها 2,585 پسندها 38,770 امتیازها 66,873 مدالها 40 سن 21 سطح 33 3/1/23 #6,600 natsukeshii. گفت تو همچو صبحی من شمع خلوت سحرم تبسمی کن و جان بین که همی سپرم کلیک کنید تا باز شود... من اگر از من بپرسم ای من ای همزاد من ای من شیرین من در لحظههای شاد من امضا : M.Fakher
natsukeshii. گفت تو همچو صبحی من شمع خلوت سحرم تبسمی کن و جان بین که همی سپرم کلیک کنید تا باز شود... من اگر از من بپرسم ای من ای همزاد من ای من شیرین من در لحظههای شاد من