مشاعره مشاعره با اشعار افشین یداللهی

  • نویسنده موضوع نویسنده موضوع Deleted
  • تاریخ شروع تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها پاسخ‌ها 47
  • بازدیدها بازدیدها 2,243
  • کاربران تگ شده هیچ

ᎴᏋᏝᏗᏒᏗᎷ

کاربر حرفه‌ای
سطح
31
 
تاریخ ثبت‌نام
1/9/23
ارسالی‌ها
2,700
پسندها
21,980
امتیازها
48,373
مدال‌ها
35
  • #41
یک روز می‌آیی که من دیگر دچارت نیستم
از صبر لبریزم ولی چشم انتظارت نیستم


یک روز می‌آیی که من نه عقل دارم نه جنون
نه شک به چیزی نه یقین، م**س.ت و خمارت نیستم
مرز در عقل و جنون باریک است
کفر و ایمان چه به هم نزدیک است
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] m.sina

m.sina

کاربر خبره
سطح
14
 
تاریخ ثبت‌نام
10/8/20
ارسالی‌ها
3,594
پسندها
7,270
امتیازها
35,773
مدال‌ها
16
  • #42
امضا : m.sina

ᎴᏋᏝᏗᏒᏗᎷ

کاربر حرفه‌ای
سطح
31
 
تاریخ ثبت‌نام
1/9/23
ارسالی‌ها
2,700
پسندها
21,980
امتیازها
48,373
مدال‌ها
35
  • #43
تردید نکن در شوق تصمیم نگیر از خشم

آرام بگیر امشب ما هر دو پر از دردیم
میانِ آغوش‌های نا‌امن
دنبالِ امنیت می‌گردی
کمی بایست
خود را در آغوش بکش
تا زمین
کمی آهسته‌تر بچرخد
تا سرگیجه‌ات
کمتر شود
شاید دیگر نیازی نباشد
خود را به آغوش کسی بیاویزی
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] m.sina

m.sina

کاربر خبره
سطح
14
 
تاریخ ثبت‌نام
10/8/20
ارسالی‌ها
3,594
پسندها
7,270
امتیازها
35,773
مدال‌ها
16
  • #44
میانِ آغوش‌های نا‌امن
دنبالِ امنیت می‌گردی
کمی بایست
خود را در آغوش بکش
تا زمین
کمی آهسته‌تر بچرخد
تا سرگیجه‌ات
کمتر شود
شاید دیگر نیازی نباشد
خود را به آغوش کسی بیاویزی

یک آن شد این عاشق شدن دنیا همان یک لحظه بود
آن‌دم که چشمانت مرا از عمق چشمانم ربود

وقتی که من عاشق شدم شیطان به نامم سجده کرد
آدم زمینی تر شد و عالم به آدم سجده کرد
 
امضا : m.sina

ᎴᏋᏝᏗᏒᏗᎷ

کاربر حرفه‌ای
سطح
31
 
تاریخ ثبت‌نام
1/9/23
ارسالی‌ها
2,700
پسندها
21,980
امتیازها
48,373
مدال‌ها
35
  • #45
یک آن شد این عاشق شدن دنیا همان یک لحظه بود
آن‌دم که چشمانت مرا از عمق چشمانم ربود

وقتی که من عاشق شدم شیطان به نامم سجده کرد
آدم زمینی تر شد و عالم به آدم سجده کرد
در ابریشم عادت آسوده بودم
تو باحال پروانه ی من چه کردی؟
 

H.Allahdadi

کاربر حرفه‌ای
سطح
14
 
تاریخ ثبت‌نام
6/8/22
ارسالی‌ها
1,958
پسندها
4,705
امتیازها
28,973
مدال‌ها
17
  • #46
در ابریشم عادت آسوده بودم
تو باحال پروانه ی من چه کردی؟
یه پروانه‌م که توی باد می‌خوام تو دست تو جا شم
می‌خوام وقتی که دلگیرم، تو آغوش خودت باشم
می‌خوام وقتی دلت تنگه غمت رو شونه‌هام باشه
اگه اشکی تو چشماته، مسیرش گونه‌هام باشه
 
امضا : H.Allahdadi

m.sina

کاربر خبره
سطح
14
 
تاریخ ثبت‌نام
10/8/20
ارسالی‌ها
3,594
پسندها
7,270
امتیازها
35,773
مدال‌ها
16
  • #47
یه پروانه‌م که توی باد می‌خوام تو دست تو جا شم
می‌خوام وقتی که دلگیرم، تو آغوش خودت باشم
می‌خوام وقتی دلت تنگه غمت رو شونه‌هام باشه
اگه اشکی تو چشماته، مسیرش گونه‌هام باشه
هنوز نفس می‌کشند
آرزوهایی که هنوز به انجام نرسیده‌اند
در من و در کعبه من
سجده ای است برای قامت تو
در من پاره ای از تو می‌تپد
و این جان نیمه جانم ازو زنده است
 
امضا : m.sina

ᎴᏋᏝᏗᏒᏗᎷ

کاربر حرفه‌ای
سطح
31
 
تاریخ ثبت‌نام
1/9/23
ارسالی‌ها
2,700
پسندها
21,980
امتیازها
48,373
مدال‌ها
35
  • #48
هنوز نفس می‌کشند
آرزوهایی که هنوز به انجام نرسیده‌اند
در من و در کعبه من
سجده ای است برای قامت تو
در من پاره ای از تو می‌تپد
و این جان نیمه جانم ازو زنده است
تو؛
یک روز می‌آیی که من دیگر دچارت نیستم
از صبر لبریزم ولی چشم انتظارت نیستم

یک روز می‌آیی که من نه عقل دارم نه جنون
نه شک به چیزی نه یقین، م**س.ت و خمارت نیستم

شب‌زنده داری می‌کنی تا صبح زاری می‌کنی
تو بیقراری می‌کنی، من بیقرارت نیستم
 

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 0, کاربر: 0, مهمان: 0)

عقب
بالا