مشاعره مشاعره با اشعار شاعران

[_ماه_]

دو چشم سیر نگردد همی ز دیدن او
دل گره زده بگشاید آن گشاده جبین

نیست دلداری که دلداری کند
نیست غم خواری که غم خواری کند
گر چه یاران بسیارند هر طرف
نیست یاری تا مرا یاری کند

 

[Kim.Zahra]

نیست دلداری که دلداری کند
نیست غم خواری که غم خواری کند
گر چه یاران بسیارند هر طرف
نیست یاری تا مرا یاری کند

در رهش پای طلب بیگانهٔ دامان صبر
در غمش دست ندامت با گریبان آشناست

 

[_ماه_]

در رهش پای طلب بیگانهٔ دامان صبر
در غمش دست ندامت با گریبان آشناست

تا تو مراد من دهی کشته مرا فراق تو
تا تو مراد من دهی من به خدا رسیده ام

 

[Mr.Lost]

تا تو مراد من دهی کشته مرا فراق تو
تا تو مراد من دهی من به خدا رسیده ام

موی سپید را فلکم آسان نداد این رشته را به نقد جوانی داده ام

 

[_ماه_]

موی سپید را فلکم آسان نداد این رشته را به نقد جوانی داده ام

من ندانستم معنی هرگز را
تو چرا برنگشتی دیگر

 

[crazy.angel]

دو چشم سیر نگردد همی ز دیدن او
دل گره زده بگشاید آن گشاده جبین

نه در پی مقام و نه پست و نه منصبی

ایثار می‌نمود دل و جان خویش را

چون کوه استوار، زمان هجوم خصم

تنها توقعش که بماند رضا خدا

 

[jαɴα]

نه در پی مقام و نه پست و نه منصبی

ایثار می‌نمود دل و جان خویش را

چون کوه استوار، زمان هجوم خصم

تنها توقعش که بماند رضا خدا

آمدی جانم بـــه قــربــانــت ولــی حــالــا چــرا
بی وفا حالا کــه مــن افــتــاده ام از پــا چــرا

 

[crazy.angel]

آمدی جانم بـــه قــربــانــت ولــی حــالــا چــرا
بی وفا حالا کــه مــن افــتــاده ام از پــا چــرا

اغلب کسان که پرده ی همت دریده اند

در کودکی محبت مادر ندیده اند

 

[_ماه_]

اغلب کسان که پرده ی همت دریده اند

در کودکی محبت مادر ندیده اند

دانی که چرا سر نهان با تونگویم؟
طوطی صفتی طاقت اسرار نداری

 

[crazy.angel]

دانی که چرا سر نهان با تونگویم؟
طوطی صفتی طاقت اسرار نداری

یک نعره مستانه ز جایی نشنیدیم

ویران شود این شهر که میخوانه ندارد