مشاعره مشاعره با اشعار خودمان

[A.R دخترآتش]

دیدم رویایی که در آن تو
با اسب سفید به سمت من می آیی

 

[زینب میشی]

یا میان غفلتم یا از تو دور !

این چه اقبال است خداوند وَدود؟

 

[زینب میشی]

دارم از او سخن از عشق و وفا
که به شعری شدش از منَش جدا

 

[زینب میشی]

از میان خاطرت بردم نگاهی

که سوخت سر تا به پایم را به آهی

 

[mahshad.cham]

یگانه غنچه ی یاسی و من مستانه میبویم
فرازی از بهشتی و شدم دیوانه رویت

 

[zeinab z]

تو را شکر میکنم هر دم خدایا

که میدانی دل بارانی ام

تنها و تنها به اشک آسمان آرام گیرد

 

[nil]

تو را شکر میکنم هر دم خدایا

که میدانی دل بارانی ام

تنها و تنها به اشک آسمان آرام گیرد

در زمان هایی که گاهی یک نگاهی میکند
قلب ما را با خودش آهسته راهی میکند

 

[زینب میشی]

دیدم و از دل شنیدم ناله را

طفلی دل در سینه پشت میله هاست

 

[Michel]

ترش مکن روی و رسان شهد لبانت به لبم
ای همه شیرینی من عشق من ای ماه شبم

 

[زینب میشی]

ترش مکن روی و رسان شهد لبانت به لبم
ای همه شیرینی من عشق من ای ماه شبم

من و تو گر چه ز هم دور ولی
دائم و پیوسته همراه همیم