متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.

روی سایت دل نوشته آهی | م.عبدالله زاده کاربر انجمن یک رمان

  • نویسنده موضوع like_moon
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 36
  • بازدیدها 1,431
  • برچسب‌ها
    دل نوشته
  • کاربران تگ شده هیچ
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

like_moon

کاربر فعال
سطح
12
 
ارسالی‌ها
715
پسندها
5,971
امتیازها
22,273
مدال‌ها
12
سن
26
  • نویسنده موضوع
  • #1

به نام خدا
نام دلنوشته: آهی
نام نویسنده: م. عبدالله زاده
تگ: منتخب
ویراستار: سما شمس
3.jpg
مقدمه:
کار دله!
نمی‌شه کاریش کرد...
یک روز دلت پر می‌کشه واسه دیدنش،
یک روز فقط منتظر شنیدن صداشی،
روز دیگه فقط می‌خوای اسمش رو بشنوی،
و یک روز حتی سایه‌اش رو هم نمی‌تونی ببینی!
اشتباه گفتم!
کار دل نیست؛ کار آدماییه که با قلب بقیه بازی می‌کنن...!​
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : like_moon

Sama_Shams

کاربر فعال
سطح
20
 
ارسالی‌ها
1,050
پسندها
13,800
امتیازها
34,373
مدال‌ها
17
سن
20
  • #2
•| بسم رب القلم |•

آنچه از دل برآید، لاجرم بر دل نشیند...

549332_55d8129b2b3bd338171f79aeb97b64bc.jpg

نویسنده‌ی عزیز، بی‌نهایت خرسندیم که دلنوشته‌های زیبایتان را در انجمن «یک رمان» به اشتراک می‌گذارید.
خواهشمندیم پیش از پست‌گذاری و شروع دلنوشته‌، قوانین بخش «دلنوشته‌های کاربران» را به خوبی مطالعه بفرمایید.

"قوانین بخش دلنوشته‌ی کاربران"

پس از گذشت حداقل ۲۰ پست از دل‌نوشته، می‌توانید در تاپیک زیر درخواست نقد دل‌نوشته بدهید. توجه داشته باشید که دل‌نوشته‌های...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : Sama_Shams

like_moon

کاربر فعال
سطح
12
 
ارسالی‌ها
715
پسندها
5,971
امتیازها
22,273
مدال‌ها
12
سن
26
  • نویسنده موضوع
  • #3
****
ای کاش زندگی، ‌جور دیگری بود!
این‌قدر حسرت توی دلش نداشت،
این‌قدر «ای کاش» توی وجودش نبود،
این‌قدر آرزوهای نرسیده به خودش نمی‌دید...
خدایا می‌شود زندگی کردن کمی آسان‌تر باشد؟!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : like_moon

like_moon

کاربر فعال
سطح
12
 
ارسالی‌ها
715
پسندها
5,971
امتیازها
22,273
مدال‌ها
12
سن
26
  • نویسنده موضوع
  • #4
****
برایت می‌نویسم؛
آن‌قدرکه قلم خسته شود از نوشتن!
آن‌قدر می‌نویسم تا فراموش نکنم، فراموش نکنم با تو چه کسی بودم؛ بی تو به چه کسی تبدیل شدم!
بگذار بنویسم از تو، آن‌قدرکه دستانم، از خستگی بلرزد و چشمانم، تَر شود از ندیدنت!
خسته ام!
تنها برگرد!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : like_moon

like_moon

کاربر فعال
سطح
12
 
ارسالی‌ها
715
پسندها
5,971
امتیازها
22,273
مدال‌ها
12
سن
26
  • نویسنده موضوع
  • #5
****
دوستت دارم!
آن‌چنان که آفتاب می‌سوزاند...
آن‌چنان که دریا غرق می‌کند...
آن‌چنان که قلبم می‌تپد...
آن‌چنان که چشمانم می‌بارد!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : like_moon

like_moon

کاربر فعال
سطح
12
 
ارسالی‌ها
715
پسندها
5,971
امتیازها
22,273
مدال‌ها
12
سن
26
  • نویسنده موضوع
  • #6
****
باور آن که دیگر نیستی، سخت‌تر از نبودنت است!
جهانی بی معنا اطرافم را فرا گرفته؛
بودنت دنیایم را بهشت می‌کند...
ای کاش بدانی!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : like_moon

like_moon

کاربر فعال
سطح
12
 
ارسالی‌ها
715
پسندها
5,971
امتیازها
22,273
مدال‌ها
12
سن
26
  • نویسنده موضوع
  • #7
نبودنت هم قشنگ است!
زیرا من با خاطراتت زندگي مي‌كنم،
هر روز با خاطراتت نفس مي‌كشم،
هر شب با آن‌ها اشك مي‌ريزم،
و هر بار مي‌ميرم تا همه ي اين‌ها، خاطرات تلخ پيش از مرگم باشد...!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : like_moon

like_moon

کاربر فعال
سطح
12
 
ارسالی‌ها
715
پسندها
5,971
امتیازها
22,273
مدال‌ها
12
سن
26
  • نویسنده موضوع
  • #8
****
من تو را همين حالا مي‌خواهم!
همين حالا كه قلبم با شنيدن اسمت مي‌تپد، و با ديدنت مي‌ايستد!
همين حالا كه چشمانم براي ديدنت التماس مي‌كند، و تن رنجورم براي به آغوش كشيدنت خواهش مي‌كند!
همين حالا كه وجودم براي بودن كنارت، پر مي‌كشد!
چند سال ديگر كه مي‌آيي، تمام توانم را براي گذراندن سختي نبودنت از دست داده‌ام!
چيزي براي عاشقي ندارم...
من تو را همين حالا مي‌خواهم...!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : like_moon

like_moon

کاربر فعال
سطح
12
 
ارسالی‌ها
715
پسندها
5,971
امتیازها
22,273
مدال‌ها
12
سن
26
  • نویسنده موضوع
  • #9
****
آخرين باري كه تو را ديدم،
زير لب آرام زمزمه كردي «دوستت دارم»!
ديگر از دوستت دارم ها واهمه دارم.
هر روز يادآور شو كه از من متنفري؛
اما كنارم بمان...
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : like_moon

like_moon

کاربر فعال
سطح
12
 
ارسالی‌ها
715
پسندها
5,971
امتیازها
22,273
مدال‌ها
12
سن
26
  • نویسنده موضوع
  • #10
گفتي كه رسيدنمان به يكديگر، محال است!
تو از محال بودن آرزوهايم حرف مي‌زني و من، نگران تار سپيد لا به‌لاي موهاي مشكي‌ات هستم كه امروز چشمم را مي‌آزارد...!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : like_moon
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

موضوعات مشابه

عقب
بالا