- نویسنده موضوع
- #11
***
ماضیِ بعیدِ من
گرچه رفته بودی به دیارِ دیگر و آغوشِ یارِ دیگری
اما تمام ذهن من پُر شده بود از نوازش نوای تو در گوشم
و خیالِ من سرکش و رها پَر میزد در حوالی عطر تنت
و هوا انگار از تو تنفس میکرد و من از او
چطور به فراموشی میسپردم جملهی این بیداریِ رویایی را؟ چطور؟
ماضیِ بعیدِ من
گرچه رفته بودی به دیارِ دیگر و آغوشِ یارِ دیگری
اما تمام ذهن من پُر شده بود از نوازش نوای تو در گوشم
و خیالِ من سرکش و رها پَر میزد در حوالی عطر تنت
و هوا انگار از تو تنفس میکرد و من از او
چطور به فراموشی میسپردم جملهی این بیداریِ رویایی را؟ چطور؟
آخرین ویرایش توسط مدیر