مشاعره مشاعره با اشعار حافظ

[m.sina]

یوسف گم گشته باز آید به کنعان غم مخور
کلبه ی احزان شود روزی گلستان غم مخور

رواق منظر چشم من آشیانه توست
کرم نما و فرود آ که خانه خانه توست
به لطف خال و خط از عارفان ربودی دل
لطیفه‌های عجب زیر دام و دانه توست

 

[FATIMA.SH]

تو خود چه لعبتی ای شهسوار شیرین کار

که توسنی چو فلک رام تازیانه توست

 

[Amir Mohammad]

تا مرا عشق تو تعلیم سخن گفتن کرد
خلق را ورد زبان مدحت و تحسین من است

 

[m.sina]

تا مرا عشق تو تعلیم سخن گفتن کرد
خلق را ورد زبان مدحت و تحسین من است

تا کی ای جان اثر وصل تو نتوان دیدن
که ندارد دل من طاقت هجران دیدن
بر سر کوی تو گر خوی تو این خواهد بود
دل نهادم به جفاهای فراوان دیدن

 

[Amir Mohammad]

نفس برآمد و کام از تو بر نمی‌آید
فغان که بخت من از خواب در نمی‌آید

 

[RaHa~ʷᵗ]

ديدي اي دل كه غم عشق دگر بار چه كرد چون بشد دلبر و با يار وفادار چه كرد

 

[MehrnazParsa]

ديدي اي دل كه غم عشق دگر بار چه كرد چون بشد دلبر و با يار وفادار چه كرد

دین و دل بردند و قصد جان کنند
الغیاث از جور خوبان الغیاث​

 

[m.sina]

ديدي اي دل كه غم عشق دگر بار چه كرد چون بشد دلبر و با يار وفادار چه كرد

در کوی عشق شوکت شاهی نمیخرند

اقرار بندگی کن و اظهار چاکری

یک حرف صوفیانه بگویم اجازت است

ای نور دیده صلح به از جنگ و داوری

 

[MOBARAKEH]

در کوی عشق شوکت شاهی نمیخرند

اقرار بندگی کن و اظهار چاکری

یک حرف صوفیانه بگویم اجازت است

ای نور دیده صلح به از جنگ و داوری

یاری اندر کس نمیبینیم یاران را چه شد؟
دوستی کی آمد آخر دوستداران را چه شد؟

 

[MehrnazParsa]

دین و دل بردند و قصد جان کنند
الغیاث از جور خوبان الغیاث​