مشاعره مشاعره با اشعار حافظ

m.sina · 10/12/20

Mobarakeh گفت
یاری اندر کس نمیبینیم یاران را چه شد؟
دوستی کی آمد آخر دوستداران را چه شد؟

در ازل پرتو حسنت ز تجلی دم زد
عشق پیدا شد و آتش به همه عالم زد

BIANCO · 12/12/20

m.sina گفت
در ازل پرتو حسنت ز تجلی دم زد
عشق پیدا شد و آتش به همه عالم زد

دوستان عیب کنندم که چرا دل به تو دادم
باید اول به تو گفتن که چنین خوب چرایی

m.sina · 13/12/20

•ᴛᴀʀᴀ• گفت
دوستان عیب کنندم که چرا دل به تو دادم
باید اول به تو گفتن که چنین خوب چرایی

یا رب مباد کز پا جانان من بیفتد
درد و بلای او کاش بر جان من بیفتد

BIANCO · 14/12/20

m.sina گفت
یا رب مباد کز پا جانان من بیفتد
درد و بلای او کاش بر جان من بیفتد

داروی مشتاق چیست زهر ز دست نگار
مرهم عشاق چیست زخم ز بازوی دوست

m.sina · 15/12/20

•ᴛᴀʀᴀ• گفت
داروی مشتاق چیست زهر ز دست نگار
مرهم عشاق چیست زخم ز بازوی دوست

ترسم که اشک در غم ما پرده در شود
وین راز سر به مهر به عالم سمر شود

Shiva.Panah · 15/12/20

m.sina گفت
ترسم که اشک در غم ما پرده در شود
وین راز سر به مهر به عالم سمر شود

دلم ز صومعه بگرفت و خرقه سالوس
کجاست دیر مغان و ش*ر..اب ناب کجا

m.sina · 15/12/20

SHIVA PANAH گفت
دلم ز صومعه بگرفت و خرقه سالوس
کجاست دیر مغان و ش*ر..اب ناب کجا

اشک من رنگ شفق یافت ز بی مهری یار

طالع بی شفقت بین که در این کار چه کرد

Shiva.Panah · 15/12/20

m.sina گفت
اشک من رنگ شفق یافت ز بی مهری یار

طالع بی شفقت بین که در این کار چه کرد

در آسمان نه عجب گر به گفته حافظ
سرود زهره به رقص آورد مسیحا را

m.sina · 15/12/20

SHIVA PANAH گفت
در آسمان نه عجب گر به گفته حافظ
سرود زهره به رقص آورد مسیحا را

ﺍی ﺧﺴﺮﻭ ﺧﻮﺑﺎﻥ ﻧﻈﺮی ﺳﻮی ﮔﺪﺍ ﮐﻦ
ﺭﺣﻤی ﺑﻪ ﻣﻦ ﺳﻮﺧﺘﻪ ﺑی ﺳﺮ ﻭ ﭘﺎ ﮐﻦ

Shiva.Panah · 15/12/20

m.sina گفت
ﺍی ﺧﺴﺮﻭ ﺧﻮﺑﺎﻥ ﻧﻈﺮی ﺳﻮی ﮔﺪﺍ ﮐﻦ
ﺭﺣﻤی ﺑﻪ ﻣﻦ ﺳﻮﺧﺘﻪ ﺑی ﺳﺮ ﻭ ﭘﺎ ﮐﻦ

بسیار زیبا!
نگویم از من بی‌دل به سهو کردی یاد
که در حساب خرد نیست سهو بر قلمت