m.sina کاربر خبره سطح 14 ارسالیها 3,536 پسندها 7,166 امتیازها 35,773 مدالها 16 1/9/22 #121 فلورا. گفت تنم از حس دستهای تو داغ گیسویم در تنفس تورها می شکفتم ز عشق و می گفتم هر که دلداده شد به دلدارش! کلیک کنید تا باز شود... شانههای تو همچو صخرههای سخت و پر غرور موج گیسوان من در این نشیب سینه میکشد چو آبشار نور امضا : m.sina
فلورا. گفت تنم از حس دستهای تو داغ گیسویم در تنفس تورها می شکفتم ز عشق و می گفتم هر که دلداده شد به دلدارش! کلیک کنید تا باز شود... شانههای تو همچو صخرههای سخت و پر غرور موج گیسوان من در این نشیب سینه میکشد چو آبشار نور
فلورا. کاربر حرفهای سطح 14 ارسالیها 1,966 پسندها 4,715 امتیازها 28,973 مدالها 17 1/9/22 #122 m.sina گفت شانههای تو همچو صخرههای سخت و پر غرور موج گیسوان من در این نشیب سینه میکشد چو آبشار نور کلیک کنید تا باز شود... رفتم مرا ببخش و مگو او وفا نداشت راهی بجز گریز برایم نمانده بود این عشق آتشین پر از درد بی امید در وادی گناه و جنونم کشانده بود! امضا : فلورا.
m.sina گفت شانههای تو همچو صخرههای سخت و پر غرور موج گیسوان من در این نشیب سینه میکشد چو آبشار نور کلیک کنید تا باز شود... رفتم مرا ببخش و مگو او وفا نداشت راهی بجز گریز برایم نمانده بود این عشق آتشین پر از درد بی امید در وادی گناه و جنونم کشانده بود!
m.sina کاربر خبره سطح 14 ارسالیها 3,536 پسندها 7,166 امتیازها 35,773 مدالها 16 2/9/22 #123 فلورا. گفت رفتم مرا ببخش و مگو او وفا نداشت راهی بجز گریز برایم نمانده بود این عشق آتشین پر از درد بی امید در وادی گناه و جنونم کشانده بود! کلیک کنید تا باز شود... دلم می خواست های ﻣﻦ ﺯﯾﺎﺩﻧﺪ ﺑﻠﻨﺪﻧﺪ ﻃﻮﻻﻧﯽ ﺍﻧﺪ ﺍﻣﺎ مهم ترین ﺩﻟﻢ می خواست ﻫﺎﯼ ﻣﻦ ﺍﯾﻦ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺑﺎﺷﻢ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺑﻤﺎﻧﻢ ﻭ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﻣﺤﺸﻮﺭ ﺷﻮﻡ امضا : m.sina
فلورا. گفت رفتم مرا ببخش و مگو او وفا نداشت راهی بجز گریز برایم نمانده بود این عشق آتشین پر از درد بی امید در وادی گناه و جنونم کشانده بود! کلیک کنید تا باز شود... دلم می خواست های ﻣﻦ ﺯﯾﺎﺩﻧﺪ ﺑﻠﻨﺪﻧﺪ ﻃﻮﻻﻧﯽ ﺍﻧﺪ ﺍﻣﺎ مهم ترین ﺩﻟﻢ می خواست ﻫﺎﯼ ﻣﻦ ﺍﯾﻦ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺑﺎﺷﻢ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺑﻤﺎﻧﻢ ﻭ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﻣﺤﺸﻮﺭ ﺷﻮﻡ
فلورا. کاربر حرفهای سطح 14 ارسالیها 1,966 پسندها 4,715 امتیازها 28,973 مدالها 17 2/9/22 #124 m.sina گفت دلم می خواست های ﻣﻦ ﺯﯾﺎﺩﻧﺪ ﺑﻠﻨﺪﻧﺪ ﻃﻮﻻﻧﯽ ﺍﻧﺪ ﺍﻣﺎ مهم ترین ﺩﻟﻢ می خواست ﻫﺎﯼ ﻣﻦ ﺍﯾﻦ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺑﺎﺷﻢ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺑﻤﺎﻧﻢ ﻭ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﻣﺤﺸﻮﺭ ﺷﻮﻡ کلیک کنید تا باز شود... من هستم آن عروس خیالات دیرپا چشم منست اینکه در او خیره مانده ای لیلی که بود؟ قصه چشم سیاه چیست؟ در فکر این مباش که چشمان من چرا! امضا : فلورا.
m.sina گفت دلم می خواست های ﻣﻦ ﺯﯾﺎﺩﻧﺪ ﺑﻠﻨﺪﻧﺪ ﻃﻮﻻﻧﯽ ﺍﻧﺪ ﺍﻣﺎ مهم ترین ﺩﻟﻢ می خواست ﻫﺎﯼ ﻣﻦ ﺍﯾﻦ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺑﺎﺷﻢ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺑﻤﺎﻧﻢ ﻭ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﻣﺤﺸﻮﺭ ﺷﻮﻡ کلیک کنید تا باز شود... من هستم آن عروس خیالات دیرپا چشم منست اینکه در او خیره مانده ای لیلی که بود؟ قصه چشم سیاه چیست؟ در فکر این مباش که چشمان من چرا!
m.sina کاربر خبره سطح 14 ارسالیها 3,536 پسندها 7,166 امتیازها 35,773 مدالها 16 3/9/22 #125 فلورا. گفت من هستم آن عروس خیالات دیرپا چشم منست اینکه در او خیره مانده ای لیلی که بود؟ قصه چشم سیاه چیست؟ در فکر این مباش که چشمان من چرا! کلیک کنید تا باز شود... این چه عشقی است که در دل دارم من از این عشق چه حاصل دارم می گیریزی زمن و در طلبت بازهم کوشش باطل دارم امضا : m.sina
فلورا. گفت من هستم آن عروس خیالات دیرپا چشم منست اینکه در او خیره مانده ای لیلی که بود؟ قصه چشم سیاه چیست؟ در فکر این مباش که چشمان من چرا! کلیک کنید تا باز شود... این چه عشقی است که در دل دارم من از این عشق چه حاصل دارم می گیریزی زمن و در طلبت بازهم کوشش باطل دارم
فلورا. کاربر حرفهای سطح 14 ارسالیها 1,966 پسندها 4,715 امتیازها 28,973 مدالها 17 4/9/22 #126 m.sina گفت این چه عشقی است که در دل دارم من از این عشق چه حاصل دارم می گیریزی زمن و در طلبت بازهم کوشش باطل دارم کلیک کنید تا باز شود... من به پایان دگر نیندیشم که همین دوست داشتن زیباست…! امضا : فلورا.
m.sina گفت این چه عشقی است که در دل دارم من از این عشق چه حاصل دارم می گیریزی زمن و در طلبت بازهم کوشش باطل دارم کلیک کنید تا باز شود... من به پایان دگر نیندیشم که همین دوست داشتن زیباست…!
m.sina کاربر خبره سطح 14 ارسالیها 3,536 پسندها 7,166 امتیازها 35,773 مدالها 16 6/9/22 #127 فلورا. گفت من به پایان دگر نیندیشم که همین دوست داشتن زیباست…! کلیک کنید تا باز شود... تو هم پی فریب من نشسته ای به چشم خویش دیدم آن شب که جام خود به جام دیگری زدی چو فال حافظ آن میانه باز شد تو فال خود به نام دیگری زدی امضا : m.sina
فلورا. گفت من به پایان دگر نیندیشم که همین دوست داشتن زیباست…! کلیک کنید تا باز شود... تو هم پی فریب من نشسته ای به چشم خویش دیدم آن شب که جام خود به جام دیگری زدی چو فال حافظ آن میانه باز شد تو فال خود به نام دیگری زدی
فلورا. کاربر حرفهای سطح 14 ارسالیها 1,966 پسندها 4,715 امتیازها 28,973 مدالها 17 9/9/22 #128 m.sina گفت تو هم پی فریب من نشسته ای به چشم خویش دیدم آن شب که جام خود به جام دیگری زدی چو فال حافظ آن میانه باز شد تو فال خود به نام دیگری زدی کلیک کنید تا باز شود... یک روزِ بلند آفتابى در آبى بیکران دریا امواج تو را به من رساندند …! امضا : فلورا.
m.sina گفت تو هم پی فریب من نشسته ای به چشم خویش دیدم آن شب که جام خود به جام دیگری زدی چو فال حافظ آن میانه باز شد تو فال خود به نام دیگری زدی کلیک کنید تا باز شود... یک روزِ بلند آفتابى در آبى بیکران دریا امواج تو را به من رساندند …!
m.sina کاربر خبره سطح 14 ارسالیها 3,536 پسندها 7,166 امتیازها 35,773 مدالها 16 9/9/22 #129 فلورا. گفت یک روزِ بلند آفتابى در آبى بیکران دریا امواج تو را به من رساندند …! کلیک کنید تا باز شود... درد تاریکی ست درد خواستن رفتن و بیهوده از خود کاستن سر نهادن بر سیه دل سینه ها سینه آلودن به چرک کینه ها امضا : m.sina
فلورا. گفت یک روزِ بلند آفتابى در آبى بیکران دریا امواج تو را به من رساندند …! کلیک کنید تا باز شود... درد تاریکی ست درد خواستن رفتن و بیهوده از خود کاستن سر نهادن بر سیه دل سینه ها سینه آلودن به چرک کینه ها
فلورا. کاربر حرفهای سطح 14 ارسالیها 1,966 پسندها 4,715 امتیازها 28,973 مدالها 17 10/9/22 #130 m.sina گفت درد تاریکی ست درد خواستن رفتن و بیهوده از خود کاستن سر نهادن بر سیه دل سینه ها سینه آلودن به چرک کینه ها کلیک کنید تا باز شود... آری آغاز دوست داشتن است گرچه پایان راه ناپیداست من به پایان دگر نیاندیشم که همین دوست داشتن زیباست! امضا : فلورا.
m.sina گفت درد تاریکی ست درد خواستن رفتن و بیهوده از خود کاستن سر نهادن بر سیه دل سینه ها سینه آلودن به چرک کینه ها کلیک کنید تا باز شود... آری آغاز دوست داشتن است گرچه پایان راه ناپیداست من به پایان دگر نیاندیشم که همین دوست داشتن زیباست!