نویسندگان، مهندسان روح بشریت هستند.

مشاعره مشاعره با اشعار غلام رضا طریقی

  • نویسنده موضوع ISET1
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 64
  • بازدیدها 2,554
  • کاربران تگ شده هیچ

فلورا.

کاربر حرفه‌ای
سطح
14
 
ارسالی‌ها
1,966
پسندها
4,715
امتیازها
28,973
مدال‌ها
17
  • #41
يا می‌گذری از من يا راه نمی‌آيی
چون قد بلند خود، کوتاه نمی‌آيی

با روز قرار تو رد می‌شوم از هفته
با اينکه تو مدت هاست هر ماه، نمی‌آيی
یک بار هم از برج زهر مار خود
بیرون نکرد او سر

تا بنگرد آن سرخ را در فره فیروزه فام صبح

یا رفرفه‎ی پروازشان را!
 
امضا : فلورا.
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] m.sina

m.sina

کاربر خبره
سطح
14
 
ارسالی‌ها
3,536
پسندها
7,166
امتیازها
35,773
مدال‌ها
16
  • #42
یک بار هم از برج زهر مار خود
بیرون نکرد او سر

تا بنگرد آن سرخ را در فره فیروزه فام صبح

یا رفرفه‎ی پروازشان را!
ای چراغ همیشه روشن عشق
باش تا صبح دولتم بدمد

تو در این عصر خوش‌تری زیرا
ماه پیش ستاره‌ها ماه است
 
امضا : m.sina

فلورا.

کاربر حرفه‌ای
سطح
14
 
ارسالی‌ها
1,966
پسندها
4,715
امتیازها
28,973
مدال‌ها
17
  • #43
ای چراغ همیشه روشن عشق
باش تا صبح دولتم بدمد

تو در این عصر خوش‌تری زیرا
ماه پیش ستاره‌ها ماه است
تو خودت جای من اگر باشی ابتدا از کدام می‌چینی؟

با نگاهی، تبسمی، حرفی، در بیاور مرا از این تردید!!
 
امضا : فلورا.
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] m.sina

m.sina

کاربر خبره
سطح
14
 
ارسالی‌ها
3,536
پسندها
7,166
امتیازها
35,773
مدال‌ها
16
  • #44
تو خودت جای من اگر باشی ابتدا از کدام می‌چینی؟

با نگاهی، تبسمی، حرفی، در بیاور مرا از این تردید!!
در شهر ما بهار پر از گل رباعی است
پاییز مثنوی ست ، زمستان قصیده است
من شاعر قصیده ام اما دو خط کج
با پنبه ای سر سخنم را بریده است
 
امضا : m.sina

فلورا.

کاربر حرفه‌ای
سطح
14
 
ارسالی‌ها
1,966
پسندها
4,715
امتیازها
28,973
مدال‌ها
17
  • #45
در شهر ما بهار پر از گل رباعی است
پاییز مثنوی ست ، زمستان قصیده است
من شاعر قصیده ام اما دو خط کج
با پنبه ای سر سخنم را بریده است
تمسخر و تکان «اسب» و اندکی درنگ ، تو
نگاه و دست بر «پياده» باز هم نگاه ، من !

يکی تو و يکی من و يکی تو و يکی نه من
دوباره روسفيد ، تو ـ دوباره روسياه ، من!!
 
امضا : فلورا.
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] m.sina

m.sina

کاربر خبره
سطح
14
 
ارسالی‌ها
3,536
پسندها
7,166
امتیازها
35,773
مدال‌ها
16
  • #46
تمسخر و تکان «اسب» و اندکی درنگ ، تو
نگاه و دست بر «پياده» باز هم نگاه ، من !

يکی تو و يکی من و يکی تو و يکی نه من
دوباره روسفيد ، تو ـ دوباره روسياه ، من!!
نام خود را صاف بر پیشانی من حک کن و
کارتهای تا ابد بی اعتبارم را بگیر

مثل قالی سال‌های سال پامالم بکن
گاهی اما با سرانگشتت غبارم را بگیر
 
امضا : m.sina

فلورا.

کاربر حرفه‌ای
سطح
14
 
ارسالی‌ها
1,966
پسندها
4,715
امتیازها
28,973
مدال‌ها
17
  • #47
نام خود را صاف بر پیشانی من حک کن و
کارتهای تا ابد بی اعتبارم را بگیر

مثل قالی سال‌های سال پامالم بکن
گاهی اما با سرانگشتت غبارم را بگیر
روزگاری ست که دیوانه فراوان شده است

ای که از کوچـــه معشوقـــه ی ما می گذری

بر حذر باش که این کوچه خیابان شده است!
 
امضا : فلورا.
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] m.sina

m.sina

کاربر خبره
سطح
14
 
ارسالی‌ها
3,536
پسندها
7,166
امتیازها
35,773
مدال‌ها
16
  • #48
روزگاری ست که دیوانه فراوان شده است

ای که از کوچـــه معشوقـــه ی ما می گذری

بر حذر باش که این کوچه خیابان شده است!
تاریخ مصرف دل انسان گذشته است

در عصر ما فجیع تر از طرح تیر و قلب

عکس گلوله ای است که از نان گذشته است
 
امضا : m.sina

فلورا.

کاربر حرفه‌ای
سطح
14
 
ارسالی‌ها
1,966
پسندها
4,715
امتیازها
28,973
مدال‌ها
17
  • #49
تاریخ مصرف دل انسان گذشته است

در عصر ما فجیع تر از طرح تیر و قلب

عکس گلوله ای است که از نان گذشته است
تو خودت جای من اگر باشی ابتدا از کدام می‌چینی؟

با نگاهی، تبسمی، حرفی، در بیاور مرا از این تردید
ای نگاهت محصّل شیطان، اخم‌هایت معلم دینی

هر لبت یک کبوتر سرخ است، روی سیمی سفید، با این وصف!
 
امضا : فلورا.
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] m.sina

m.sina

کاربر خبره
سطح
14
 
ارسالی‌ها
3,536
پسندها
7,166
امتیازها
35,773
مدال‌ها
16
  • #50
تو خودت جای من اگر باشی ابتدا از کدام می‌چینی؟

با نگاهی، تبسمی، حرفی، در بیاور مرا از این تردید
ای نگاهت محصّل شیطان، اخم‌هایت معلم دینی

هر لبت یک کبوتر سرخ است، روی سیمی سفید، با این وصف!
فاصله بین من و شهر شما یک وجب است
نقشه ها وقتی از این فاصله ها می کاهند

من که از خود خبرم نیست چه قیدی دارم
جمله های خبری قید مکان میخواهند
 
امضا : m.sina

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 1, کاربر: 0, مهمان: 1)

عقب
بالا