روی سایت اشک نوشته های فرزانه | فرزانه رجبی کاربر انجمن یک رمان

[فرزانه رجبی]

"یه وقتایی"

یه وقتایی هست ...
نه "گریه كردن" آرومت می كنه .
نه "نفس عمیق" ...
نه "یه لیوان آب سرد"...
نه "داد زدن" ...
یه وقتایی هست كه
فقط
نیاز داری ،
بـــــــــمــــــــــیــــــــــــرِی ...
همین ...!
*****

 

[فرزانه رجبی]

"زن كه باشی"

نمی توانی موقع غمت به خیابان بروی!
سیگاری آتش بزنی!
و دود شدن غمهایت را ببینی!
زن كه باشی:
غمت را پنهان می كنی پشت نقاب آرایشت!
و با رژ لبی قرمز!
خنده را برای لبهایت اجباری می كنی!
آنوقت همه فكر می كنند..نه دردی هست،نه غمی
وتنها نگرانیت،پاك شدن رژ لبت است!!
زن كه باشی:
مردانه باید غم بخوری...!
*****

 

[فرزانه رجبی]

"هیچ روز خوبی در راه نیست"

روز خوب كه در نمی زنه بیاد داخل!
روز خوب كه ازجعبه شانس درنمیاد!
روز خوب كه یكی از روزهای هفته نیست درمسلسل ناگزیر تقویم طلوع كند!
روز خوب كه سر برج نیست خود بخود البته گاهی باناز وكرشمه بیاد!
قبض آب وبرق و.... نیست كه وقت وبی وقت وقتی خسته ازسركاربرمی گردی از شكاف در آویزون باشه!
روز خوب كه .....
نه!
روز خوب راباید ساخت
باید نوازشش كرد
باید آراست و پیراست
باید به گیسوهاش گلهای وحشی صحرایی زد
باید عطر دلخواهش رو خرید
گل دلخواهش رو روی میز گذاشت
شعر دلخواهش رو سرود
باید نازش را كشید
برویش خندید
روزخوب را باید خلق كرد
وبعد در یك روز خوب آرام ،،،لذت دنیارا چشید...!
*****

 

[فرزانه رجبی]

"من و تو"

خوشبختیم...
ما
خدا را داریم..!
ما
غم چلچله را
وقت بوسیدن دستان بهار
مثل یک شعر قشنگ
از لبش می خوانیم....
ما
پر
لب پر هر فنچک بی مادر را
با دل روشن خورشید
به هم می بندیم....!!!
ما
به باران گفتیم
که کمی آهسته...!!
غنچه ء پاک دعا
در خواب است....
او قرار است
که روزی
روی اندیشه و ایمان
بین احساس و
شکوفایی آرامش عشق
تا
دم پنجرهء سبز خدا
سبز شود...!
*****

 

[فرزانه رجبی]

"شرمنده"

خدایا
اینکه قلبم شکست به درک...
اینکه تنها شدم هم به درک...
اصلا دلمم شکست به جهنم!
ولی این منو آتیش می زنه که
خودمو زنده گذاشتی
تا جلوی این شکسته ها
شرمنده شم...!
*****

 

[فرزانه رجبی]

"داروندار"

دارو ندار من تویی . . .
که به لطف سرنوشت؛
( ندارمت ) ...!
*****

 

[فرزانه رجبی]

"توجه"

من اگرعاشقانه می نویسم
نه عاشقم
نه معشوق کسی!
فقط می نویسم
تاعشق یادقلبم بماند.
دراین ژرفای دل کندن ها وعادت ها
فقط تمرین ادم بودن می کنم...!
*****

 

[فرزانه رجبی]

"مرد"

مرد هم قلــب دارد...
فقط صدایش..یواش تر از صدای قلب یک زن است....
مرد هم در خلوتش برای عشقش گریه می کند....شاید ندیده باشی..اما همیشه اشک هایش را در آلبوم دلتنگیش قاب می کند...
هر وقت زن بودنت را می بیند...سینه را جلو می دهد..صدایش را کلفت تر می کند...تا مبادا...
لرزش دست هایش را ببینی...
مرد که باشی...دوست داری....از نگاه یک زن مرد باشی...
نه بخاطر زورِ بازوها!
مثل تو دلتنگ می شود.. ولی،گریه نمی کند...
بچه می شود....بهانه می گیرد...
تو این ها را خوب می دانی....
تمام آرزویش این است که سر روی پاهایت بگذارد...
تا موهایش را نوازش کنی..
عاشق بویِ موهای توست...
و...

لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.

 

[فرزانه رجبی]

"می گذرد"

تنهــــــا چیــــــــزی که بایـد از زندگـــی آمــــوخت
فقــط یــک کلمـــــــه اسـت
“می گـــــــــــذرد”
امـــــا جان میگیرد تا بگـــــــذرد…!
*****

 

[فرزانه رجبی]

"عشقم"

فکر نکن که به پایت می نشینم…
بلند میشوم، آرام چرخی می زنم و مطمئن می شوم که نیستی؛
بعد برمی گردم سَرِ جایم، سرم را می گذارم روی زمین و می میرم…!
*****