متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.

روی سایت دلنوشته اشک‌هایم| مهکامه کاربر انجمن یک رمان

  • نویسنده موضوع MAHKAME _R
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 40
  • بازدیدها 2,423
  • کاربران تگ شده هیچ
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

MAHKAME _R

کاربر فعال
سطح
4
 
ارسالی‌ها
924
پسندها
11,935
امتیازها
34,373
مدال‌ها
3
  • نویسنده موضوع
  • #11
یک بار عاشقت شدم
فقط یک بار
هنوزم عاشقتم زیاد
با اشکهایم، با خنده‌هایم شب رو به سر می‌کردم
فکرم همش پیش تو بود
با این حال تو فکرت پیش کسی بود که خ**یا*نت کرد بهت
با یک بار بخشش بخشیدی...
اما من یک بار توی عشقمان خیانتی نکردم که ببخشی!
فقط اشک ریختم...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر

MAHKAME _R

کاربر فعال
سطح
4
 
ارسالی‌ها
924
پسندها
11,935
امتیازها
34,373
مدال‌ها
3
  • نویسنده موضوع
  • #12
پنجره را باز می‌کنم
نم نم باران به صورتم شلاق می‌زند
نفس می‌کشم و بوی خاک و آب را احساس می‌کنم
لبخند می‌زنم
و زیر لب می‌گم:
-آسمان مثل من غصه‌دار است که اشک می‌ریزد...
 
آخرین ویرایش توسط مدیر

MAHKAME _R

کاربر فعال
سطح
4
 
ارسالی‌ها
924
پسندها
11,935
امتیازها
34,373
مدال‌ها
3
  • نویسنده موضوع
  • #13
آهسته آهسته قدیم می‌زنم در خیابان‌ها
تنهای تنها قدم می‌زنم در خیابان‌ها
احسنت به خیابان‌ها که پایان ندارد
اما تو پایان دادی به عشقمان
مرام خیابان از تو بالاتر است!

خیابان هیچ وقت تنها نمی‌گذارد
اما تو گذاشتی! تنهام گذاشتی و رفتی
رفتی نگاه نکردی، نگاه نکردی ببینی با رفتنت
کور شدم...
کور شدم از بس اشک ریختم!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر

MAHKAME _R

کاربر فعال
سطح
4
 
ارسالی‌ها
924
پسندها
11,935
امتیازها
34,373
مدال‌ها
3
  • نویسنده موضوع
  • #14
پا می‌گذارم بر روی برف‌های خیابان
با لذت نگاه می‌کنم به برف‌های خیابان
چه سکوتی دارد!
گاهی اوقات باید به جای اشک،
سکوت کرد!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر

MAHKAME _R

کاربر فعال
سطح
4
 
ارسالی‌ها
924
پسندها
11,935
امتیازها
34,373
مدال‌ها
3
  • نویسنده موضوع
  • #15
با دسته به سراغم آمدی
چه خوشحال شدم از خوشحالی اشک ریختم
اما با حرفی که زدی
زندگی سوخت، ویران شد قلبم
شکست کمر زیر این همه حرف‌های تو
شکست، شکستم، بد هم شکستم!
آرام آرام اشک ریختم و به حرکت لبانت نگاه می‌کردم...
 
آخرین ویرایش توسط مدیر

MAHKAME _R

کاربر فعال
سطح
4
 
ارسالی‌ها
924
پسندها
11,935
امتیازها
34,373
مدال‌ها
3
  • نویسنده موضوع
  • #16
چه کسی پاسخ‌گوی اشک‌های من است؟
چه کسی پاسخ‌گوی شکستن قلب من است؟
ای یار
ای یار هم نشینن من، با رفنت
طوفان شد
طوفان قلبم...
سیل شد
سیل چشمانم...
فقط می‌تونم سکوت کنم و اشک بریزم؟
چرا اشکهایم تمام نمی‌شود؟
چرا غصه‌هایم تمام نمی‌شود؟
فقط یک راه به پایان دادن این زندگی‌ست...
انتقام!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر

MAHKAME _R

کاربر فعال
سطح
4
 
ارسالی‌ها
924
پسندها
11,935
امتیازها
34,373
مدال‌ها
3
  • نویسنده موضوع
  • #17
چه لذت بخش است
انتقام!
چه زیباست کلمه انتقام!
فقط این انتقام است که جواب اشکهایم را می‌دهد!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر

MAHKAME _R

کاربر فعال
سطح
4
 
ارسالی‌ها
924
پسندها
11,935
امتیازها
34,373
مدال‌ها
3
  • نویسنده موضوع
  • #18
به آسمان نگاه می‌کنم
ابرهایی خورشید را محاصره کردن
انگاری می‌خواد ببارد
من هم مثل آسمانم
ابرها اشک
هایم هستن که مرا محاصره کردن
تا مثل ابر ببارم...
 
آخرین ویرایش توسط مدیر

MAHKAME _R

کاربر فعال
سطح
4
 
ارسالی‌ها
924
پسندها
11,935
امتیازها
34,373
مدال‌ها
3
  • نویسنده موضوع
  • #19
می‌ریزد اشکهایم بر روی گونه‌هایم
بر روی لبان خشکیده‌ام
می‌ریزد بر دفتر عشق
می‌ریزد بر آتش دلم که شاید خاموش شود، آتش دلم!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر

MAHKAME _R

کاربر فعال
سطح
4
 
ارسالی‌ها
924
پسندها
11,935
امتیازها
34,373
مدال‌ها
3
  • نویسنده موضوع
  • #20
به ستارگان آسمان نگاه می‌کنم
چه زیباست ستارگان آسمان
دود می‌کنم سیگار بر لبم را
اشک می‌ریزم شاید با اولین دود سیگارم آرام شوم!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

موضوعات مشابه

عقب
بالا