روی سایت دلنوشته اشک‌هایم| مهکامه کاربر انجمن یک رمان

[MAHKAME _R]

به ماه نگاه می‌کنم
چه ماه زیبایی!
روزی بهم گفتی تو ماه منی
حال یه نفر دیگه ماه تو شده
دوباره شروع شد اشک‌هایم
ای کاش بمیرم دیگه اشک نریزم

 

[MAHKAME _R]

ا*ش*ک
یعنی اشک
کی تمام می‌شود اشک‌هایم؟
دلم به حالم می‌سوزد این‌قدر ضعیفم!
کاش می‌شد به جای اشک خنده کنم!
آن قدر خنده کنم بهم بگن
دیوانه شده است!
اری دیوانه شدم!
دیوانه یک عشق شدم
عشق...
عشقی که نفس‌هایم بند نفس‌های اوست...

 

[MAHKAME _R]

می‌خندی
آرام آرام می‌خندی
حس می‌کنی بوی خوشبختی را
بوی آرامش را
بوی زندگی را
اری...
شروع شد
وقتِ
انتقام اشک‌هایم است...!

 

[MAHKAME _R]

می‌پرم وسط دریا
بدون شنا کردن
ارام ارام به پایین می‌روم
چه لذت بخش است که رها می‌شوم!
از همه‌ی اشکهایم
غصه‌هایم
با لبخند به بالا نگاه می‌کنم
دیدمت که می‌آیی
چشمانم بسته می‌شود
بوی عطرت نزدیک می‌شود
اری در آغوش گرمت فرو رفتم...

 

[MAHKAME _R]

با صدای ضربان قلب ارام ارام چشمانم را باز می‌کنم
ضربانت قلبت لالایی و ابی چون یخ بر روی اتش قلبم است...
به چشمان آبی‌ات نگاه می‌کنم، با چشمانی پر اشک می‌گویم دوست دارم
و تو با بوسیدن پیشانی‌ام...

 

[MAHKAME _R]

دارد به پایان می‌رسد
ارا ارام
اشک‌هایم را می‌گویم
خنده امده به جای اشکهایم
می‌خندم ارام ارام
وقتی در کنارمی

 

[MAHKAME _R]

به چال گونه‌ات نگاه می‌کنم، وقتی می‌خندی زیباتر می‌شوی
تو به چشمان مشکی‌ام نگاه می‌کنی
و می‌گویی ای کاش هیچ وقت رهایت نمی‌کردم!
و من با خوشحالی اشک می‌ریزم...

 

[MAHKAME _R]

بیدار می‌شوم از خواب
اری همه رو خواب دیدم
و با فریاد و اشک لعنتت می‌کنم
چرا ازادم نمی‌گذاری، چرا رهایم نمی‌کنی؟
چرا؟
چرا؟

 

[MAHKAME _R]

بهت دل بستم
دارم می‌سوزم از این دل بستگی
اسیرت شدم، اسیر نگاهت
وابسته‌ت شدم عشق
ای عشق! از قاصدک نامه‌بر خبر داری؟
ای عشق! از ریختن اشک‌های معصومم خبر داری؟
خب داری اسیرت شدم؟
اسیر نگاهت؟
کی ازاد کنه از اسارت؟!

 

[MAHKAME _R]

آرام آرام کنار قبرم می‌روم
می‌ایستم و به قبرم نگاه می‌کنم
فاتحه‌ای می‌خونم برای دردهایم، زخم‌هایم، رنج‌هایم اشک‌هایم...