- ارسالیها
- 391
- پسندها
- 2,242
- امتیازها
- 12,063
- مدالها
- 12
- نویسنده موضوع
- #31
- چون دوستی دیگه میون من و تو نمونده، چون هربار اینجور صدام میکنی.
قلبم نذاشت ادامه حرفم رو بزنم، انگشت اشاره اش رو روی دهنم گذاشت و گفت:
- هیس، هیچی نگو نازنین اگر هم کل دنیا فریاد بزنن، که تو مال من نیستی باز قلبم یک چیز دیگهای میگه.
با صدای گرفتهای گفتم:
- ولی محمد خودت بهتر میدونی، من نمیتونم کنارت باشم ولی قلبم برات نزنه، پس خواهش میکنم هیچ وقت ازم نخواه که با شما توی یک خونه بمونم .
- چه جوری نخوام وقتی تمام روز و شب به فکر تو زندگی میکنم، چهجور میتونم بدون تو طاقت بیارم؟
- فکر کردی من نمیخوام پیش تو بمونم، من میگم نمیخوام ناخاسته من یا تو خدایی نکرده کاری بکنیم، که هیججوره نشه جبران کرد .
محمد غمگین گفت:
- تو بیا من قول میدم ده متریت رد نشم، اصلاً ناهار و شامم هم توی...
قلبم نذاشت ادامه حرفم رو بزنم، انگشت اشاره اش رو روی دهنم گذاشت و گفت:
- هیس، هیچی نگو نازنین اگر هم کل دنیا فریاد بزنن، که تو مال من نیستی باز قلبم یک چیز دیگهای میگه.
با صدای گرفتهای گفتم:
- ولی محمد خودت بهتر میدونی، من نمیتونم کنارت باشم ولی قلبم برات نزنه، پس خواهش میکنم هیچ وقت ازم نخواه که با شما توی یک خونه بمونم .
- چه جوری نخوام وقتی تمام روز و شب به فکر تو زندگی میکنم، چهجور میتونم بدون تو طاقت بیارم؟
- فکر کردی من نمیخوام پیش تو بمونم، من میگم نمیخوام ناخاسته من یا تو خدایی نکرده کاری بکنیم، که هیججوره نشه جبران کرد .
محمد غمگین گفت:
- تو بیا من قول میدم ده متریت رد نشم، اصلاً ناهار و شامم هم توی...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.