zeinab z کاربر فعال کاربر فعال تاریخ ثبتنام 24/6/17 ارسالیها 740 پسندها 8,887 امتیازها 31,973 مدالها 17 سن 23 سطح 15 24/8/17 #81 به لب هایم بزن قفلِ سه قفله :straight_face: که در دل قصه ای بی مزه دارم ز پایم باز کن زنجیرها را کزین سودا دلی آسوده دارم ببشید فروغ جون:batting_eyelashes::batting_eyelashes: روحت در آرامش امضا : zeinab z
به لب هایم بزن قفلِ سه قفله :straight_face: که در دل قصه ای بی مزه دارم ز پایم باز کن زنجیرها را کزین سودا دلی آسوده دارم ببشید فروغ جون:batting_eyelashes::batting_eyelashes: روحت در آرامش
Michel کاربر نیمه فعال کاربر نیمه فعال تاریخ ثبتنام 31/3/17 ارسالیها 517 پسندها 1,715 امتیازها 12,573 مدالها 10 سن 40 سطح 9 24/8/17 #82 دوری و دوستی گوارا نیست بی تو نتوان به دار دنیا زیست امضا : Michel
زینب میشی مدیر بازنشسته مدیر بازنشسته تاریخ ثبتنام 31/3/17 ارسالیها 2,008 پسندها 17,328 امتیازها 42,373 مدالها 22 سطح 24 25/8/17 نویسنده موضوع #83 تو همایم بودی و بر شانه ام جایت بود تو پریدی ؛ نکند بر شانه ام خاری بود؟! آخرین ویرایش 25/8/17 امضا : زینب میشی
zeinab z کاربر فعال کاربر فعال تاریخ ثبتنام 24/6/17 ارسالیها 740 پسندها 8,887 امتیازها 31,973 مدالها 17 سن 23 سطح 15 25/8/17 #84 از شوق و امید عشق خر ذوقم آرامش جاودانه بخورد بر فرق سرت بر حسرت شکم همچنان بیفزایم یک حلیم خوشمزه میخواهم فروغ جون:batting_eyelashes::batting_eyelashes: امضا : zeinab z
از شوق و امید عشق خر ذوقم آرامش جاودانه بخورد بر فرق سرت بر حسرت شکم همچنان بیفزایم یک حلیم خوشمزه میخواهم فروغ جون:batting_eyelashes::batting_eyelashes:
Michel کاربر نیمه فعال کاربر نیمه فعال تاریخ ثبتنام 31/3/17 ارسالیها 517 پسندها 1,715 امتیازها 12,573 مدالها 10 سن 40 سطح 9 25/8/17 #85 بوسه ام بر روی تو ای شانه ات کاشانه ام گرمی آغوش تو خواهد دل دیوانه ام امضا : Michel
زینب میشی مدیر بازنشسته مدیر بازنشسته تاریخ ثبتنام 31/3/17 ارسالیها 2,008 پسندها 17,328 امتیازها 42,373 مدالها 22 سطح 24 25/8/17 نویسنده موضوع #86 Michel گفت بوسه ام بر روی تو ای شانه ات کاشانه ام گرمی آغوش تو خواهد دل دیوانه ام کلیک کنید تا باز شود... من در این شعر ندیدم طنزی جز غم عشق کز اینجا بگذشت حیف از این بیت که اینجا بنوشت سخن عشق نه هر جا به دلی باید رِشت آخرین ویرایش 25/8/17 امضا : زینب میشی
Michel گفت بوسه ام بر روی تو ای شانه ات کاشانه ام گرمی آغوش تو خواهد دل دیوانه ام کلیک کنید تا باز شود... من در این شعر ندیدم طنزی جز غم عشق کز اینجا بگذشت حیف از این بیت که اینجا بنوشت سخن عشق نه هر جا به دلی باید رِشت
zeinab z کاربر فعال کاربر فعال تاریخ ثبتنام 24/6/17 ارسالیها 740 پسندها 8,887 امتیازها 31,973 مدالها 17 سن 23 سطح 15 25/8/17 #87 م . میم گفت من در این شعر ندیدم طنزی جز غم عشق کز اینجا بگذشت حیف از این بیت که اینجا بنوشت سخن عشق نه هر جا به دلی باید رِشت کلیک کنید تا باز شود... ها ها خخ با تو موافقم به شدت شعر غمگین اگر داری عزیز بنها در تالاری عاشقانه من نیز به همراه هم اسمم خواهیم ترکاند این تاپیک را :D:D امضا : zeinab z
م . میم گفت من در این شعر ندیدم طنزی جز غم عشق کز اینجا بگذشت حیف از این بیت که اینجا بنوشت سخن عشق نه هر جا به دلی باید رِشت کلیک کنید تا باز شود... ها ها خخ با تو موافقم به شدت شعر غمگین اگر داری عزیز بنها در تالاری عاشقانه من نیز به همراه هم اسمم خواهیم ترکاند این تاپیک را :D:D
Michel کاربر نیمه فعال کاربر نیمه فعال تاریخ ثبتنام 31/3/17 ارسالیها 517 پسندها 1,715 امتیازها 12,573 مدالها 10 سن 40 سطح 9 26/8/17 #88 خنده میخواهد دلت مهمان من شو تا تو را قلقلک بنمایم و خیست کنم در ماجرا امضا : Michel
زینب میشی مدیر بازنشسته مدیر بازنشسته تاریخ ثبتنام 31/3/17 ارسالیها 2,008 پسندها 17,328 امتیازها 42,373 مدالها 22 سطح 24 8/10/17 نویسنده موضوع #89 Michel گفت خنده میخواهد دلت مهمان من شو تا تو را قلقلک بنمایم و خیست کنم در ماجرا کلیک کنید تا باز شود... از میان ماجرا سخنی نو گفتی لپ ما قرمز و احسنت که پنهان گفتی امضا : زینب میشی
Michel گفت خنده میخواهد دلت مهمان من شو تا تو را قلقلک بنمایم و خیست کنم در ماجرا کلیک کنید تا باز شود... از میان ماجرا سخنی نو گفتی لپ ما قرمز و احسنت که پنهان گفتی
*AFSOON* نویسنده انجمن + مدیر بازنشسته نویسنده انجمن تاریخ ثبتنام 16/7/17 ارسالیها 687 پسندها 8,070 امتیازها 24,973 مدالها 22 سن 18 سطح 12 8/10/17 #90 معذرت، مشاعره ای نشد الا ای طوطی گویای اسرار کمی خوش تر بگو، ای جان بازار ز بدبختی دلم آشوبه والا! غمم، سبزی پلو با ماسته والا! ز شیر اردک و نیمرویی از غاز بخور جانا، به جای ما کمی باز! پ. ن: فک کنم تن حافظ بیچاره تو گور لرزید! امضا : *AFSOON*
معذرت، مشاعره ای نشد الا ای طوطی گویای اسرار کمی خوش تر بگو، ای جان بازار ز بدبختی دلم آشوبه والا! غمم، سبزی پلو با ماسته والا! ز شیر اردک و نیمرویی از غاز بخور جانا، به جای ما کمی باز! پ. ن: فک کنم تن حافظ بیچاره تو گور لرزید!