• تذکر:

    نویسندگان عزیز از نوشتن رمان‌هایی با محتوای غیر اخلاقی خودداری کنید. در صورت مشاهده چنین موضوعی صحنه رمان شما بدون تذکر توسط ناظرین حذف خواهد شد.

    مواردی که شامل موضوعات غیراخلاقی می‌شود عبارت‌است از:

    1. پرداختن به زندگی افرادی با گرایش های خاص مانند (هم‌جنس‌گرایی، ....)

    2. بیان صریح عقاید سیاسی در رمان‌ها و زیر سوال بردن چارچوب‌های جامعه اسلامی

    3. بیان توصیف صریح جنسی و به کار بردن کلمات ناشایست.

    و...

    قبل از ایجاد رمانتان موارد زیر را در نظر داشته باشید:

    1. اسم رمان خود را طوری انتخاب کنید که داری مصادیق مجرمانه و خلاف عرف جامعه نباشد.

    2. از به کار بردن کلمات جنسی و مواردی که با شئونات اسلامی مغایرت دارد، به جد خودداری کنید.

    3- برای تایپ رمان می توانید طبق تاپیک آموزشی زیر رمان خود را ارسال کنید:

    کلیک کنید

    4. با مطالعه رمان‌های نویسندگان انجمن به آن‌ها امید نوشتن خواهید داد.

    کلیک کنید

روی سایت مجموعه دلنوشته‌ جانی که با پائیز رفت | R.Reyhani کاربر انجمن یک رمان

وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

R.Reyhani

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
7/4/20
ارسالی‌ها
784
پسندها
8,221
امتیازها
25,273
مدال‌ها
22
سطح
17
 
  • نویسنده موضوع
  • #21
***
شاخه‌‌ی شکسته و پیکرِ گسسته و فریادی که سکوت می‌سُراید
سینه‌ای که سوخته و زمستاتی که فلوت می‌نوازد
طوفانی که برگشته و برایت در زمین تابوت می‌سازد
و قطره‌‌ی باران، وارسته حکومت طاغوت را می‌باراند
و گویی ابر و مه و خورشید و فلک درکارند، تا تو جانی دهی و آسوده نباشی... !
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : R.Reyhani

R.Reyhani

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
7/4/20
ارسالی‌ها
784
پسندها
8,221
امتیازها
25,273
مدال‌ها
22
سطح
17
 
  • نویسنده موضوع
  • #22
***
می‌دانی...
شاید ابرها
راه گم کرده‌اند؛
وگرنه جنگلی که درختی ندارد،
باران می‌خواهد چه کار... !؟
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : R.Reyhani

R.Reyhani

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
7/4/20
ارسالی‌ها
784
پسندها
8,221
امتیازها
25,273
مدال‌ها
22
سطح
17
 
  • نویسنده موضوع
  • #23
***
درخت، پیکر خسته و تن بی‌رمقش را از دستان باد گرفت.
نگاهی به زمین انداخت،
به همان معشوقه‌ی برگ‌ها!
حقیقت در زیر قدم‌هایش و لابه‌لای لانه‌ی مورچه‌ها پرسه می‌زد و اون هیچ نمی‌دانست
برگ‌ها، عاشق زمین بودند که رنگ عوض کردند
می‌دانم که پاییز را دیده‌ای!
آن‌هایی که رنگ عوض کردند، از شاخه‌ها افتادند... .
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : R.Reyhani

R.Reyhani

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
7/4/20
ارسالی‌ها
784
پسندها
8,221
امتیازها
25,273
مدال‌ها
22
سطح
17
 
  • نویسنده موضوع
  • #24
***
پرستو بال‌زنان، راه گمشده‌اش را نیافت که روی شاخه‌ی نحیف درخت نشست.
بغضش را فرو برد و در گوش درخت گفت:
- حداقل تو راستش را بگو! پاییز چرا این‌گونه دل‌گیر است؟
درخت بی‌تأمل آهی کشید:
- از پاییز گله نکن! برگ‌ها بی‌وفایند. نه برگ‌ها ماندنی‌اند و نه پرستوی خیالات من!


پی‌نوشت: پرستوها، پرندگان پاییزی مهاجر هستند.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : R.Reyhani

R.Reyhani

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
7/4/20
ارسالی‌ها
784
پسندها
8,221
امتیازها
25,273
مدال‌ها
22
سطح
17
 
  • نویسنده موضوع
  • #25
***
نه آرامشت را به برگی وابسته‌کن و نه جانت را به حرارت آفتاب!
برگه‌ها فرو می‌ریزند، آفتاب‌ها محو در غم پاییز بی‌فروغ می‌ماندند!
حال، تو می‌مانی و یک فصل تنهایی!
***
درخت بودن انتهای خوش‌بختی‌ست حتی اگر از پاره‌های جانش کبریت بسازند.
راست می‌گویم. از سیگار دل‌تنگ بپرس!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : R.Reyhani
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] PARISA_R

HAKIMEH.MZ

مدیر بازنشسته ادبیات
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
8/4/21
ارسالی‌ها
3,493
پسندها
27,895
امتیازها
58,173
مدال‌ها
27
سن
24
سطح
30
 
  • #26
-5852433943926781786_120.jpg
 
امضا : HAKIMEH.MZ
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

موضوعات مشابه

عقب
بالا