«یلدا» یعنی یک دوستت دارم طولانی از لب‌هایی که یک سال سکوت کرده بودند.

روی سایت مجموعه دلنوشته‌ اجبار بر ایثار | مهشید شکیبائی کاربر انجمن یک رمان

وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

MAHSHID SHAKIBAEI

مدیر بازنشسته
سطح
29
 
ارسالی‌ها
1,412
پسندها
27,201
امتیازها
47,073
مدال‌ها
26
  • نویسنده موضوع
  • #31
***
من انتظار آن سپیده‌دمی را می‌کشم که دیده بگشایم و چو انسانی تازه متولد شده از قهقرای قلبم لبخند بالا بزند، لبخندی که پاک شده باشد از جبر! جهانی رنگ‌آمیزی شده با رنگ سپید، آنقدر که سپیدی‌اش چشم را بزند. جهانی تهی از اجبار و حاکی از امید... آری! روزی که اجبار نشوی بر انتخاب آینده‌ای که نمی‌خواهی! حتی روشن‌فکرترینِ ما، بازهم اجبار می‌کند ما را بر کردن و نکردن‌های کارهایی که میل بر خلافش داریم اما ما این روزها را یک‌به‌یک سر می‌کنیم تا به اتمام رسد این اجبارها!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر

MAHSHID SHAKIBAEI

مدیر بازنشسته
سطح
29
 
ارسالی‌ها
1,412
پسندها
27,201
امتیازها
47,073
مدال‌ها
26
  • نویسنده موضوع
  • #32
***
نمی‌نشینم و مقاومت و ایستادگی را در برابر ارتش اجبار شمشیر و سپر می‌کنم. گرچه منی که دختربچه‌ای قوی بیش نیستم یکه و تنها نمی‌توانم بر اجبار قاهر گردم! این تمام جهان است که باید چون من قلبش را حاکی از امید کند و برخیزد. آری... اگر وحدت رهبر این آفاق شود، حتی ذره‌ای شک ندارم که بر زمین مالیده می‌شود پوزه‌ی این حاکم بی‌دادگر؛ تمام می‌شود! به انتها می‌رسد این بی‌رحمی و جفاکاری که دنیا به‌ آن مبتلا گردیده است، فرجام می‌یابد سرانجام...آری!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر

HAKIMEH.MZ

مدیر بازنشسته
سطح
30
 
ارسالی‌ها
3,499
پسندها
27,922
امتیازها
58,173
مدال‌ها
27
سن
24
  • #33
1628618704155.png
 
امضا : HAKIMEH.MZ
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

موضوعات مشابه

عقب
بالا