متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.

مشاعره مشاعره با اشعار خواجوی کرمانی

  • نویسنده موضوع SAN.SNI
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 90
  • بازدیدها 2,588
  • کاربران تگ شده هیچ

فلورا.

کاربر حرفه‌ای
سطح
14
 
ارسالی‌ها
1,966
پسندها
4,715
امتیازها
28,973
مدال‌ها
17
  • #71
تا کی ندهی داد من ای داد ز دستت
رحم آر که خون در دلم افتاد ز دستت

تا دور شدی از برم ای طرفه بغداد
شد دامن من دجله بغداد ز دستت/:
 
امضا : فلورا.

matieh

رو به پیشرفت
سطح
7
 
ارسالی‌ها
147
پسندها
472
امتیازها
2,933
مدال‌ها
9
سن
19
  • #72
تا کی چو مسیح دم ز طاعات زنید
یا همچو لیکم لاف میقات زنید
خیزید و بمی خاک مرا گِل سازید
وانگه ز گِلم خشت خرابات زنید
 
امضا : matieh

SAN.SNI

مدیر بازنشسته
سطح
30
 
ارسالی‌ها
6,050
پسندها
27,879
امتیازها
70,873
مدال‌ها
26
  • نویسنده موضوع
  • #73
تا کی چو مسیح دم ز طاعات زنید
یا همچو لیکم لاف میقات زنید
خیزید و بمی خاک مرا گِل سازید
وانگه ز گِلم خشت خرابات زنید
درد محبت، درمان ندارد
راه مودت، پایان ندارد
 
امضا : SAN.SNI

فلورا.

کاربر حرفه‌ای
سطح
14
 
ارسالی‌ها
1,966
پسندها
4,715
امتیازها
28,973
مدال‌ها
17
  • #74
امضا : فلورا.
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] m.sina

m.sina

کاربر خبره
سطح
14
 
ارسالی‌ها
3,536
پسندها
7,166
امتیازها
35,773
مدال‌ها
16
  • #75
در حجاب عدم نهان گردد
یا رب این آسیاب دولابی
چند برخون عاشقان گردد
دیدیم که در کعبه بجز یار نبود
وین طرفه که از کعبه خود آثار نبود
آندم که ز دیر خیمه بر کعبه زدیم
در کعبه و دیر هیچ دیار نبود
 
امضا : m.sina

matieh

رو به پیشرفت
سطح
7
 
ارسالی‌ها
147
پسندها
472
امتیازها
2,933
مدال‌ها
9
سن
19
  • #76
دلو زحل فرو شده بود آن نفس بچاه
کز خیط شمس تافته شد ریسمان چرخ
بشکفت سبزه زار سپهری چو شد روان
از تیغ کوه چشمه آتش فشان چرخ
 
امضا : matieh

m.sina

کاربر خبره
سطح
14
 
ارسالی‌ها
3,536
پسندها
7,166
امتیازها
35,773
مدال‌ها
16
  • #77
دلو زحل فرو شده بود آن نفس بچاه
کز خیط شمس تافته شد ریسمان چرخ
بشکفت سبزه زار سپهری چو شد روان
از تیغ کوه چشمه آتش فشان چرخ
چون باد صبا زرویت آگاهی داد
گل کرد قبا پیرهن و داد بباد

نرگس چو بدید چشم خواب آلودت
دیدم که سرش زشرم در پیش افتاد
 
امضا : m.sina

فلورا.

کاربر حرفه‌ای
سطح
14
 
ارسالی‌ها
1,966
پسندها
4,715
امتیازها
28,973
مدال‌ها
17
  • #78
چون باد صبا زرویت آگاهی داد
گل کرد قبا پیرهن و داد بباد

نرگس چو بدید چشم خواب آلودت
دیدم که سرش زشرم در پیش افتاد
دور از تو گر چه ز آتش دل در جهنمم
دارم طمع که روضهٔ رضوان من شوی

مرغ دلم تذرو گلستان عشق شد
بر بوی آنکه لاله و ریحان من شوی
 
امضا : فلورا.
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] m.sina

m.sina

کاربر خبره
سطح
14
 
ارسالی‌ها
3,536
پسندها
7,166
امتیازها
35,773
مدال‌ها
16
  • #79
دور از تو گر چه ز آتش دل در جهنمم
دارم طمع که روضهٔ رضوان من شوی

مرغ دلم تذرو گلستان عشق شد
بر بوی آنکه لاله و ریحان من شوی
یاری اگرت تیغ زند راحت ماست
هم خلوت ما و خالی از خلوت ماست
در حضرت او حضور ما ممکن نیست
کانجا که بود حضور او غیبت ماست
 
امضا : m.sina

فلورا.

کاربر حرفه‌ای
سطح
14
 
ارسالی‌ها
1,966
پسندها
4,715
امتیازها
28,973
مدال‌ها
17
  • #80
یاری اگرت تیغ زند راحت ماست
هم خلوت ما و خالی از خلوت ماست
در حضرت او حضور ما ممکن نیست
کانجا که بود حضور او غیبت ماست
تا دور شدی از برم ای طرفه بغداد
شد دامن من دجله بغداد ز دستت

از دست تو فردا بروم داد بخواهم
تا چند کشم محنت و بیداد ز دستت
 
امضا : فلورا.
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] m.sina

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 0, کاربر: 0, مهمان: 0)

عقب
بالا