نویسندگان، مهندسان روح بشریت هستند.

مشاعره مشاعره با اشعار فریدون مشیری

  • نویسنده موضوع Samira-M
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 140
  • بازدیدها 3,378
  • کاربران تگ شده هیچ

m.sina

کاربر خبره
سطح
14
 
ارسالی‌ها
3,536
پسندها
7,166
امتیازها
35,773
مدال‌ها
16
  • #61
درختی خشک را مانم به صحرا

که عمری سر کند تنهای تنها
از اين عشق حذر كن

لحظه ای چند بر اين آب نظر كن

آب ، آئينه عشق گذران است

تو كه امروز نگاهت به نگاهي نگران است

باش فردا ،‌ كه دلت با دگران است

تا فراموش كنی چندی از اين شهر سفر كن
 
امضا : m.sina
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] Samira-M

Narges Movahedi

کاربر انجمن
سطح
12
 
ارسالی‌ها
287
پسندها
6,041
امتیازها
21,133
مدال‌ها
12
  • #62
از اين عشق حذر كن

لحظه ای چند بر اين آب نظر كن

آب ، آئينه عشق گذران است

تو كه امروز نگاهت به نگاهي نگران است

باش فردا ،‌ كه دلت با دگران است

تا فراموش كنی چندی از اين شهر سفر كن

نمی‌بيند کسی اما ملالش را
چو شمع تندسوز اشک تا گردن زوالش را
فرو پژمردن باغ دلاويز خيالش را
صدای خشک سر بر خاک سود‌های بالش را
کسی باور نخواهد کرد
 
امضا : Narges Movahedi

m.sina

کاربر خبره
سطح
14
 
ارسالی‌ها
3,536
پسندها
7,166
امتیازها
35,773
مدال‌ها
16
  • #63
نمی‌بيند کسی اما ملالش را
چو شمع تندسوز اشک تا گردن زوالش را
فرو پژمردن باغ دلاويز خيالش را
صدای خشک سر بر خاک سود‌های بالش را
کسی باور نخواهد کرد
درخت و گندم مهر و امید می پرورد
نه تلخکامی و وحشت نه زشت نامی و ننگ
تو خود به یاد چه می افتی از تبسم گل
تفنگ ها همه یاد اور تابوت اند
 
امضا : m.sina

فلورا.

کاربر حرفه‌ای
سطح
14
 
ارسالی‌ها
1,966
پسندها
4,715
امتیازها
28,973
مدال‌ها
17
  • #64
درخت و گندم مهر و امید می پرورد
نه تلخکامی و وحشت نه زشت نامی و ننگ
تو خود به یاد چه می افتی از تبسم گل
تفنگ ها همه یاد اور تابوت اند
داغ ماتم شد و بر سينه نشست
اشک حسرت شد و بر خاک چکيد
آن همه عهد فراموشت شد
چشم من روشن روي تو سپيد!
 
امضا : فلورا.

m.sina

کاربر خبره
سطح
14
 
ارسالی‌ها
3,536
پسندها
7,166
امتیازها
35,773
مدال‌ها
16
  • #65
داغ ماتم شد و بر سينه نشست
اشک حسرت شد و بر خاک چکيد
آن همه عهد فراموشت شد
چشم من روشن روي تو سپيد!
درد من دوری از توست بغل وا کن تا
که بگویم به همه قرص و دوایم تو شدی
دورم از دین خودم قبله من گم شده و
معبد و قبله من ذکر دعایم تو شدی
 
آخرین ویرایش
امضا : m.sina

فلورا.

کاربر حرفه‌ای
سطح
14
 
ارسالی‌ها
1,966
پسندها
4,715
امتیازها
28,973
مدال‌ها
17
  • #66
درد من دوری از توست بغل وا کن تا
که بگویم به همه قرص و دوایم تو شدی
دورم از دین خودم قبله من گم شده و
معبد و قبله من ذکر دعایم تو شدی
يکي ابر سيه آمد که روي ماه تابان را بپوشانيد
صبا را ديدم و گفتم صبا دستم به دامانت
بگو از من به دلدارم تو را من دوست مي دارم
ولي افسوس و صد افسوس
زابر تيره برقي جست!
 
امضا : فلورا.

m.sina

کاربر خبره
سطح
14
 
ارسالی‌ها
3,536
پسندها
7,166
امتیازها
35,773
مدال‌ها
16
  • #67
يکي ابر سيه آمد که روي ماه تابان را بپوشانيد
صبا را ديدم و گفتم صبا دستم به دامانت
بگو از من به دلدارم تو را من دوست مي دارم
ولي افسوس و صد افسوس
زابر تيره برقي جست!
تو با خون و عرق این جنگل پژمرده را رنگ و رمق دادی
تو با دست تهی با آن همه طوفان بنیان کن در افتاد

تو را کوچیدن از این خاک ،دل بر کندن از جان است
تو را با برگ برگ این چمن پیوند پنهان است
 
امضا : m.sina
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] Samira-M

Samira-M

هنرمند انجمن
سطح
24
 
ارسالی‌ها
920
پسندها
15,335
امتیازها
37,073
مدال‌ها
18
  • نویسنده موضوع
  • #68
تو با خون و عرق این جنگل پژمرده را رنگ و رمق دادی
تو با دست تهی با آن همه طوفان بنیان کن در افتاد

تو را کوچیدن از این خاک ،دل بر کندن از جان است
تو را با برگ برگ این چمن پیوند پنهان است
تا گردن سپید تو گرداب رازهاست
سر گشتگی به سینه ی گردابم آرزوست
تا وارهم ز وحشت شب های انتظار
چون خندهٔ تو مهر جهانتابم آرزوست
 

فلورا.

کاربر حرفه‌ای
سطح
14
 
ارسالی‌ها
1,966
پسندها
4,715
امتیازها
28,973
مدال‌ها
17
  • #69
تا گردن سپید تو گرداب رازهاست
سر گشتگی به سینه ی گردابم آرزوست
تا وارهم ز وحشت شب های انتظار
چون خندهٔ تو مهر جهانتابم آرزوست
تو پنداري که دارد خاطري از هر چه غم آزاد
اما من به چشم خويش مي بينم
به آن تندي که آتش مي دواند شعله در نيزار
به آن تلخي که مي سوزد تن ايينه در زنگار
 
امضا : فلورا.

SAN.SNI

مدیر بازنشسته
سطح
30
 
ارسالی‌ها
6,050
پسندها
27,879
امتیازها
70,873
مدال‌ها
26
  • #70
تو پنداري که دارد خاطري از هر چه غم آزاد
اما من به چشم خويش مي بينم
به آن تندي که آتش مي دواند شعله در نيزار
به آن تلخي که مي سوزد تن ايينه در زنگار
ربودی دفتر دل را و افسوس
که سطری هم از این دفتر نخواندی...
 
امضا : SAN.SNI

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 0, کاربر: 0, مهمان: 0)

عقب
بالا