مشاعره مشاعره با اشعار علی قاضی نظام

  • نویسنده موضوع SETAYESH.MO
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 79
  • بازدیدها 1,891
  • کاربران تگ شده هیچ

فلورا.

کاربر حرفه‌ای
کاربر حرفه‌ای
تاریخ ثبت‌نام
6/8/22
ارسالی‌ها
1,955
پسندها
4,689
امتیازها
28,973
مدال‌ها
17
سطح
14
 
  • #71
من دوست داشتنم را هم به روز رسانى مي كنم
تو را هر روز، جور ديگرى بايد دوست داشت
‌تو را می بوسم بلکه حداقل یک آدم بر روی زمین
گونه های خدا را بوسه زده باشد
مادر، پیامبر پر اعجاز دنیایم بمان
تا برآورده شود تمام رویا های محال من
 
امضا : فلورا.

m.sina

کاربر خبره
کاربر خبره
تاریخ ثبت‌نام
10/8/20
ارسالی‌ها
3,594
پسندها
7,241
امتیازها
35,773
مدال‌ها
16
سطح
14
 
  • #72
‌تو را می بوسم بلکه حداقل یک آدم بر روی زمین
گونه های خدا را بوسه زده باشد
مادر، پیامبر پر اعجاز دنیایم بمان
تا برآورده شود تمام رویا های محال من
من حرف دلم را به زبان كه نه
ميريزم داخل چشم هايم
با پلك زدنم
تمام خواستنم را بخوان
 
امضا : m.sina

ᎴᏋᏝᏗᏒᏗᎷ

کاربر حرفه‌ای
کاربر حرفه‌ای
تاریخ ثبت‌نام
1/9/23
ارسالی‌ها
2,653
پسندها
21,668
امتیازها
48,373
مدال‌ها
35
سطح
31
 
  • #73
من حرف دلم را به زبان كه نه
ميريزم داخل چشم هايم
با پلك زدنم
تمام خواستنم را بخوان
نه يك بار نه دو بار
به تعداد تمام شب هاى بعد از نبودنت
آمدم و هر بار اين شك به جانم مى افتاد
نيستى يا خودت را به نبودن زده اى
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] m.sina

m.sina

کاربر خبره
کاربر خبره
تاریخ ثبت‌نام
10/8/20
ارسالی‌ها
3,594
پسندها
7,241
امتیازها
35,773
مدال‌ها
16
سطح
14
 
  • #74
نه يك بار نه دو بار
به تعداد تمام شب هاى بعد از نبودنت
آمدم و هر بار اين شك به جانم مى افتاد
نيستى يا خودت را به نبودن زده اى
یادَت می‌ آید
هر سال این موقع
صبحِ اولِ وقت
پیغام می‌ دادم عزیز جانم
هوا سرد است
می‌‌ سوزاند تمامِ مغز استخوان را
بپوشان تمام وجودت را
مبادا خانه نشین شوی
و چشمی که نثارم می‌ کردی و خیالم را راحت
هر سال این موقع
چه حال خوبی داشتیم
 
امضا : m.sina

ᎴᏋᏝᏗᏒᏗᎷ

کاربر حرفه‌ای
کاربر حرفه‌ای
تاریخ ثبت‌نام
1/9/23
ارسالی‌ها
2,653
پسندها
21,668
امتیازها
48,373
مدال‌ها
35
سطح
31
 
  • #75
یادَت می‌ آید
هر سال این موقع
صبحِ اولِ وقت
پیغام می‌ دادم عزیز جانم
هوا سرد است
می‌‌ سوزاند تمامِ مغز استخوان را
بپوشان تمام وجودت را
مبادا خانه نشین شوی
و چشمی که نثارم می‌ کردی و خیالم را راحت
هر سال این موقع
چه حال خوبی داشتیم
مخاطب که تو باشى،
مگر جز عاشقانه هاىِ پر از دلتنگى،
متن دیگرى هم مى شود نوشت؟!
اصلاً براى از تو نوشتن،
پاک کردن و خط زدنِ هیچ واژه اى لازم نیست!
بس که ساده و صریحی دلبرجان
و اصلاً تو همان جانى که بر دل نشسته !




️️️...
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] m.sina

m.sina

کاربر خبره
کاربر خبره
تاریخ ثبت‌نام
10/8/20
ارسالی‌ها
3,594
پسندها
7,241
امتیازها
35,773
مدال‌ها
16
سطح
14
 
  • #76
مخاطب که تو باشى،
مگر جز عاشقانه هاىِ پر از دلتنگى،
متن دیگرى هم مى شود نوشت؟!
اصلاً براى از تو نوشتن،
پاک کردن و خط زدنِ هیچ واژه اى لازم نیست!
بس که ساده و صریحی دلبرجان
و اصلاً تو همان جانى که بر دل نشسته !




️️️...
همه ى ما ناقلِ يك بيمارى هستيم
توهمى كه به آدمها ميدهيم
تا فكر كنند بعد رفتنشان
زندگيمان هم تمام ميشود
 
امضا : m.sina

ᎴᏋᏝᏗᏒᏗᎷ

کاربر حرفه‌ای
کاربر حرفه‌ای
تاریخ ثبت‌نام
1/9/23
ارسالی‌ها
2,653
پسندها
21,668
امتیازها
48,373
مدال‌ها
35
سطح
31
 
  • #77
همه ى ما ناقلِ يك بيمارى هستيم
توهمى كه به آدمها ميدهيم
تا فكر كنند بعد رفتنشان
زندگيمان هم تمام ميشود
دلتنگی های آخر شب هر کس ،
هیچ شعبه ی دیگری ندارد !
یکی عکس می بیند ...
یکی آهنگ گوش می دهد ...
دیگری پیغام ها را مرور می کند ...
یکی ...
انتخاب با شماست !...
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] m.sina

m.sina

کاربر خبره
کاربر خبره
تاریخ ثبت‌نام
10/8/20
ارسالی‌ها
3,594
پسندها
7,241
امتیازها
35,773
مدال‌ها
16
سطح
14
 
  • #78
دلتنگی های آخر شب هر کس ،
هیچ شعبه ی دیگری ندارد !
یکی عکس می بیند ...
یکی آهنگ گوش می دهد ...
دیگری پیغام ها را مرور می کند ...
یکی ...
انتخاب با شماست !...
تمامِ مردم این شهر
سراغ جاى خالى ات را از من میگیرند
برگرد قانعشان کن
برو…
 
امضا : m.sina

ᎴᏋᏝᏗᏒᏗᎷ

کاربر حرفه‌ای
کاربر حرفه‌ای
تاریخ ثبت‌نام
1/9/23
ارسالی‌ها
2,653
پسندها
21,668
امتیازها
48,373
مدال‌ها
35
سطح
31
 
  • #79
تمامِ مردم این شهر
سراغ جاى خالى ات را از من میگیرند
برگرد قانعشان کن
برو…
وقتی ندارَمَت،
وقتی نمیتوانم،
روبرویَت قهوه بنوشم...
کافه ها،
بودنشان به چه درد میخورد...؟...
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] m.sina

m.sina

کاربر خبره
کاربر خبره
تاریخ ثبت‌نام
10/8/20
ارسالی‌ها
3,594
پسندها
7,241
امتیازها
35,773
مدال‌ها
16
سطح
14
 
  • #80
وقتی ندارَمَت،
وقتی نمیتوانم،
روبرویَت قهوه بنوشم...
کافه ها،
بودنشان به چه درد میخورد...؟...
دوست داشتنِ شما
براى اين سال هاى باقيمانده از عمرم
به قدرى ناچيز است
كه اگر دوباره زاده شوم
تو را زودتر عميق تر
و بيشتر از هر چيزى در اين دنيا دوست خواهم داشت
 
امضا : m.sina

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 0, کاربر: 0, مهمان: 0)

عقب
بالا