مشاعره مشاعره با اشعار مژگان عباسلو

  • نویسنده موضوع نویسنده موضوع SETAYESH.MO
  • تاریخ شروع تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها پاسخ‌ها 48
  • بازدیدها بازدیدها 2,264
  • کاربران تگ شده هیچ

فلورا.

کاربر حرفه‌ای
سطح
14
 
تاریخ ثبت‌نام
6/8/22
ارسالی‌ها
1,958
پسندها
4,706
امتیازها
28,973
مدال‌ها
17
  • #41
دمپایی ام همیشه مگر تا به تا نبود
حالا مرا دوباره به خاطر می آوری

ما سالهاست بی خبر از هم گذشته ایم
هریک بزرگ تر شده در چشم دیگری
یک عمر بذر کینه در دل کاشت اما
عشق تو توفان بود و زد بر هرچه کشت است…

تنها نمی‌ماندی نبودم، برکه‌ی من!
دنیا پر از ما جوجه‌اردک‌های زشت است
 
امضا : فلورا.
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] m.sina

m.sina

کاربر خبره
سطح
14
 
تاریخ ثبت‌نام
10/8/20
ارسالی‌ها
3,594
پسندها
7,271
امتیازها
35,773
مدال‌ها
16
  • #42
یک عمر بذر کینه در دل کاشت اما
عشق تو توفان بود و زد بر هرچه کشت است…

تنها نمی‌ماندی نبودم، برکه‌ی من!
دنیا پر از ما جوجه‌اردک‌های زشت است
تو هم مثلِ باران كه نفرين شدست
بيايی زيادی ، نيايی كمی

جهان ابرِ خاموش و بی حاصليست
بگو باز باران بگو نَم نمی
 
امضا : m.sina

فلورا.

کاربر حرفه‌ای
سطح
14
 
تاریخ ثبت‌نام
6/8/22
ارسالی‌ها
1,958
پسندها
4,706
امتیازها
28,973
مدال‌ها
17
  • #43
تو هم مثلِ باران كه نفرين شدست
بيايی زيادی ، نيايی كمی

جهان ابرِ خاموش و بی حاصليست
بگو باز باران بگو نَم نمی
یک روز می‌آیند زن‌ها کِل‌کشان، خندان
داماد می‌بوسد عروس گیج کم‌رو را

یک حلقه از خورشید هم حتی درخشان‌تر…
ای کاش مادر بود و می‌دید آن النگو را
 
امضا : فلورا.
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] m.sina

m.sina

کاربر خبره
سطح
14
 
تاریخ ثبت‌نام
10/8/20
ارسالی‌ها
3,594
پسندها
7,271
امتیازها
35,773
مدال‌ها
16
  • #44
یک روز می‌آیند زن‌ها کِل‌کشان، خندان
داماد می‌بوسد عروس گیج کم‌رو را

یک حلقه از خورشید هم حتی درخشان‌تر…
ای کاش مادر بود و می‌دید آن النگو را
از آسمان دلش بوی برف می‌آمد
اگر سکوت نگاهش به حرف می‌آمد

زنی که ابر ِ برآشفته زیر چادر بود
دلش بهار بهار از بهارها پر بود
 
امضا : m.sina

فلورا.

کاربر حرفه‌ای
سطح
14
 
تاریخ ثبت‌نام
6/8/22
ارسالی‌ها
1,958
پسندها
4,706
امتیازها
28,973
مدال‌ها
17
  • #45
از آسمان دلش بوی برف می‌آمد
اگر سکوت نگاهش به حرف می‌آمد

زنی که ابر ِ برآشفته زیر چادر بود
دلش بهار بهار از بهارها پر بود
ﺩل بسته ﺍﻡ ﺑﻪ ﻏﻢ، ﮐﻪ ﺟﺰ ﺍﻭ ﻫﺮ ﮐﻪ ﺩﯾﺪﻩ ﺍﻡ


ﯾﺎ ﺩﯾﺮ ﺁﻣﺪهﺳﺖ ﻭ ﯾﺎ ﺯﻭﺩ ﺭفته اﺳﺖ
 
امضا : فلورا.

فلورا.

کاربر حرفه‌ای
سطح
14
 
تاریخ ثبت‌نام
6/8/22
ارسالی‌ها
1,958
پسندها
4,706
امتیازها
28,973
مدال‌ها
17
  • #46
از آسمان دلش بوی برف می‌آمد
اگر سکوت نگاهش به حرف می‌آمد

زنی که ابر ِ برآشفته زیر چادر بود
دلش بهار بهار از بهارها پر بود
ﺩل بسته ﺍﻡ ﺑﻪ ﻏﻢ، ﮐﻪ ﺟﺰ ﺍﻭ ﻫﺮ ﮐﻪ ﺩﯾﺪﻩ ﺍﻡ


ﯾﺎ ﺩﯾﺮ ﺁﻣﺪهﺳﺖ ﻭ ﯾﺎ ﺯﻭﺩ ﺭفته اﺳﺖ
 
امضا : فلورا.
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] m.sina

m.sina

کاربر خبره
سطح
14
 
تاریخ ثبت‌نام
10/8/20
ارسالی‌ها
3,594
پسندها
7,271
امتیازها
35,773
مدال‌ها
16
  • #47
ﺩل بسته ﺍﻡ ﺑﻪ ﻏﻢ، ﮐﻪ ﺟﺰ ﺍﻭ ﻫﺮ ﮐﻪ ﺩﯾﺪﻩ ﺍﻡ


ﯾﺎ ﺩﯾﺮ ﺁﻣﺪهﺳﺖ ﻭ ﯾﺎ ﺯﻭﺩ ﺭفته اﺳﺖ
تا غمت خار گلو هست گلوبند چرا
کشته‌هایت چه نیازی به تجمل دارند

همه‌ جا مرتع گرگ است به امید که‌اند
میش‌هایم که ته چشم تو آغل دارند
 
امضا : m.sina

فلورا.

کاربر حرفه‌ای
سطح
14
 
تاریخ ثبت‌نام
6/8/22
ارسالی‌ها
1,958
پسندها
4,706
امتیازها
28,973
مدال‌ها
17
  • #48
تا غمت خار گلو هست گلوبند چرا
کشته‌هایت چه نیازی به تجمل دارند

همه‌ جا مرتع گرگ است به امید که‌اند
میش‌هایم که ته چشم تو آغل دارند

دلواپس قضاوت مردم نباش، عشق
چیزی که دیر می برد از آدم آبروست
از تو جفا و قهر اگر، از من وفا و مهر
از دوستان هرآنچه به هم می رسد نکوست
 
امضا : فلورا.
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] m.sina

m.sina

کاربر خبره
سطح
14
 
تاریخ ثبت‌نام
10/8/20
ارسالی‌ها
3,594
پسندها
7,271
امتیازها
35,773
مدال‌ها
16
  • #49
دلواپس قضاوت مردم نباش، عشق
چیزی که دیر می برد از آدم آبروست
از تو جفا و قهر اگر، از من وفا و مهر
از دوستان هرآنچه به هم می رسد نکوست
تا کی بهار باشی و پاییز بشمری
با باد برگهای گلاویز بشمری
ای سرو سربلند! تو بر شانه‌ات چقدر
گنجشک‌های از گله لبریز بشمری
من بال و پر شکسته‌ام از من بدون تو
چیزی نمانده‌است که ناچیز بشمری
شاید تو نیز عشق درخت و پرنده را
یک ماجرای تلخ و غم‌انگیز بشمری
 
امضا : m.sina

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 0, کاربر: 0, مهمان: 0)

عقب
بالا