- ارسالیها
- 1,966
- پسندها
- 4,715
- امتیازها
- 28,973
- مدالها
- 17
آن شب قدری که می گفتند خلوت با تو بودیک روز میآیند زنها کلکشان، خندان
داماد میبوسد عروس گیج کمرو را
یک حلقه از خورشید هم حتی درخشانتر
ای کاش مادر بود و میدید آن النگو را
زاهدان را هم ببین در اشتباه انداختی
خواستم دل پس بگیرم از تو، کمتر یافتم
آه از این سوزن که در انبار کاه انداختی!!