مشاعره مشاعره با حرف ش

[Deleted]

شبی خیال تو از دشت خواب من بگذشت
دگر به خواب نرفت این دلِ خیال‌پرست...

 

[m.sina]

شبی خیال تو از دشت خواب من بگذشت
دگر به خواب نرفت این دلِ خیال‌پرست...

شب عاشقان بی‌دل چه شبی دراز باشد
تو بیا کز اول شب در صبح باز باشد

عجبست اگر توانم که سفر کنم ز دستت
به کجا رود کبوتر که اسیر باز باشد

 

[Tara Motlagh]

شب عاشقان بی‌دل چه شبی دراز باشد
تو بیا کز اول شب در صبح باز باشد

عجبست اگر توانم که سفر کنم ز دستت
به کجا رود کبوتر که اسیر باز باشد

شاید نمی‌دانی ولی از خود خلاصم کرده‌ای
آیینه خالی فقط امروز تصویر من است

از عشق تو برباد رفت آن آبروی مختصر
من روح بارانم ببین چون عشق تقدیر من است

 

[FakhTeh]

شاید نمی‌دانی ولی از خود خلاصم کرده‌ای
آیینه خالی فقط امروز تصویر من است

از عشق تو برباد رفت آن آبروی مختصر
من روح بارانم ببین چون عشق تقدیر من است

شکار خویشتن سازد همه شیران عالم را
گر از صحرای چین آن آهوی مشکین شود پیدا

 

[Prince:)]

شب تنهاییم در قصد جان بود
خیالش لطفهای بیکران کرد

 

[m.sina]

شب تنهاییم در قصد جان بود
خیالش لطفهای بیکران کرد

شمع و پروانه ز یک شعله کبابند چرا
شمع در بزم جدا سوزدو پروانه جدا
یارب این افت جان کیست که در پرتو او
شمع این بزم جدا سوزد و پروانه جدا

 

[Prince:)]

شمع و پروانه ز یک شعله کبابند چرا
شمع در بزم جدا سوزدو پروانه جدا
یارب این افت جان کیست که در پرتو او
شمع این بزم جدا سوزد و پروانه جدا

خیلی قشنگه:)

شبی یاد دارم که چشمم نخفت
شنیدم که پروانه با شمع گفت
که من عاشقم گر بسوزم رواست
تو را گریه و سوز باری چراست؟​

 

[m.sina]

خیلی قشنگه:)

شبی یاد دارم که چشمم نخفت
شنیدم که پروانه با شمع گفت
که من عاشقم گر بسوزم رواست
تو را گریه و سوز باری چراست؟​

شیوه مردان نباشد عشق پنهان باختن
کمتر از پروانه نتوان بود در جان باختن

در مقام خانه رندان با همت در آی
تا ببینی از گدایان ملک سلطان باختن

 

[Prince:)]

شیوه مردان نباشد عشق پنهان باختن
کمتر از پروانه نتوان بود در جان باختن

در مقام خانه رندان با همت در آی
تا ببینی از گدایان ملک سلطان باختن

شب سردی ست و هوا منتظر باران است
وقت خواب است و دلم پیش تو سرگردان است
شب بخیر ای نفست شرح پریشانی من
ماه پیشانی من ، دلبر بارانی من

 

[m.sina]

شب سردی ست و هوا منتظر باران است
وقت خواب است و دلم پیش تو سرگردان است
شب بخیر ای نفست شرح پریشانی من
ماه پیشانی من ، دلبر بارانی من

شبی دیگر شبی شب تر شبی از روز روشن تر
شبی پر تاب و تب دارم تبی تابیدنی امشب

نه در خوابم نه بیدارم سراپا چشم دیدارم
که می آید به دیدارم زنی نادیدنی امشب