ملکه جهنمی❄ گوینده انجمن سطح 25 ارسالیها 2,869 پسندها 16,623 امتیازها 44,373 مدالها 20 26/10/23 #41 صبح و شام از پی دوانم روز تا شب منتظر همرهی با او میسر نیست یک گامم هنوز امضا : ملکه جهنمی❄
فلورا. کاربر حرفهای سطح 14 ارسالیها 1,966 پسندها 4,715 امتیازها 28,973 مدالها 17 7/11/23 #42 صبا به لطف بگو آن غزال رعنا را که سر به کوه و بیابان تو دادهای ما را امضا : فلورا.
ملکه جهنمی❄ گوینده انجمن سطح 25 ارسالیها 2,869 پسندها 16,623 امتیازها 44,373 مدالها 20 7/11/23 #43 صبر کن ای دلِ پرغصه در این فتنه و شور گرچه از قصهی ما میترکد سنگِ صبور... امضا : ملکه جهنمی❄
فلورا. کاربر حرفهای سطح 14 ارسالیها 1,966 پسندها 4,715 امتیازها 28,973 مدالها 17 7/11/23 #44 صبحدم مرغِ چمن با گلِ نوخاسته گفت ناز کم کن که در این باغ، بسی چون تو شکفت امضا : فلورا.
ملکه جهنمی❄ گوینده انجمن سطح 25 ارسالیها 2,869 پسندها 16,623 امتیازها 44,373 مدالها 20 7/11/23 #45 صَنما تو هَمچو شیری من اسیرِ تو چو آهو به جهان که دید صِیدی که بترسد از رَهایی... امضا : ملکه جهنمی❄
فلورا. کاربر حرفهای سطح 14 ارسالیها 1,966 پسندها 4,715 امتیازها 28,973 مدالها 17 7/11/23 #46 صوفی نهاد دام و سَرِ حُقِّه، باز کرد بنیادِ مکر با فلکِ حُقِّهباز کرد امضا : فلورا.
ملکه جهنمی❄ گوینده انجمن سطح 25 ارسالیها 2,869 پسندها 16,623 امتیازها 44,373 مدالها 20 7/11/23 #47 صد باد صبا این جا با سلسله میرقصند این است حریف ای دل تا باد نپیمایی امضا : ملکه جهنمی❄
ᎴᏋᏝᏗᏒᏗᎷ کاربر حرفهای سطح 31 ارسالیها 2,541 پسندها 20,268 امتیازها 48,373 مدالها 34 7/11/23 #48 صبا به لطف بگو آن غزال رعنا را که سر به کوه وبیابان تو داده ای مارا
ملکه جهنمی❄ گوینده انجمن سطح 25 ارسالیها 2,869 پسندها 16,623 امتیازها 44,373 مدالها 20 9/11/23 #49 صنما هوای ما کن طلب رضای ما کن که ز بحر و کان شنیدم که تو معدن عطایی امضا : ملکه جهنمی❄
m.sina کاربر خبره سطح 14 ارسالیها 3,536 پسندها 7,166 امتیازها 35,773 مدالها 16 11/11/23 #50 ملکه جهنمی❄ گفت صنما هوای ما کن طلب رضای ما کن که ز بحر و کان شنیدم که تو معدن عطایی کلیک کنید تا باز شود... صنما تو همچو آتش قدح مدام داری به جواب هر سلامی که کنند جام داری ز برای تو اگر تن دو هزار جان سپارد ز خداش وحی آید که هنوز وام داری امضا : m.sina
ملکه جهنمی❄ گفت صنما هوای ما کن طلب رضای ما کن که ز بحر و کان شنیدم که تو معدن عطایی کلیک کنید تا باز شود... صنما تو همچو آتش قدح مدام داری به جواب هر سلامی که کنند جام داری ز برای تو اگر تن دو هزار جان سپارد ز خداش وحی آید که هنوز وام داری