مشاعره مشاعره با حرف خ

[noongaf]

خیال خال تو با خود به خاک خواهم برد
که تا زخال خاکم ز تو شود عبیر آمیز

 

[ᎴᏋᏝᏗᏒᏗᎷ]

خبر کن ای ستاره یار مارا
که دریابد دل، خون خوار، مارا

 

[m.sina]

خبر کن ای ستاره یار مارا
که دریابد دل، خون خوار، مارا

خیالی بود و خوابی وصل یاران
شب مهتاب و فصل نوبهاران

میان باغ و یار سرو بالا
خرامان بر کنار جویباران

خداوندا هنوز امیدوارم
بده کام دل امیدواران

 

[♡°DINA°]

خیالی بود و خوابی وصل یاران
شب مهتاب و فصل نوبهاران

میان باغ و یار سرو بالا
خرامان بر کنار جویباران

خداوندا هنوز امیدوارم
بده کام دل امیدواران

خیال را بفرست ار تو خود نمی آیی
که با خیال تو صد گونه ماجرا دارم

 

[.Mobina.]

خرامان‌خرامان آمدی و قلبم را ربودی
ای دزد! مراقب آنچه که بردی، باش

 

[ᎴᏋᏝᏗᏒᏗᎷ]

خوشتر، زعیش و صحبت و باغ وبهار چیست؟
ساقی کجاست؟ گو سبب انتظار چیست؟

 

[m.sina]

خوشتر، زعیش و صحبت و باغ وبهار چیست؟
ساقی کجاست؟ گو سبب انتظار چیست؟

خلوتیان آسمان تا چه ش*ر..اب می‌خورند
روح خراب و م**س.ت شد عقل خمار می‌رسد

چون برسی به کوی ما خامشی است خوی ما
زان که ز گفت و گوی ما گرد و غبار می‌رسد

لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.

 

[.Mobina.]

خوشا آنان که خیال واهی نداند
ما که ازین خیال جان داده‌ایم

 

[فلورا.]

خراب از باد پائیز خمارانگیز تهرانم
خمار آن بهار شوخ و شهر آشوب شمرانم

خوشا آنان که خیال واهی نداند
ما که ازین خیال جان داده‌ایم

 

[ᎴᏋᏝᏗᏒᏗᎷ]

خلوت گزیده را به تماشا چه حاجت است
چون کوی دوست هست به صحرا چه حاجت است