- ارسالیها
- 619
- پسندها
- 5,323
- امتیازها
- 21,973
- مدالها
- 24
- نویسنده موضوع
- #1
به نام خداوند جان و خرد
عنوان دلنوشته: به وقت لیلی
نویسنده: هورزاد اسکندری
سطح: منتخب
ویراستار: مبینا زارع مویدی

مقدمه:
عطر حضورت را باد به گوشم رساند و ستاره صبح مسیر مشرق را برایم آذین بست!
قرار بود سری به قلب آسمان بزنم و جای پا محکم کنم برای روزهایی که گمان میکردم از راه میرسند و من هر صبح پرتوهایم را از شوق دیدارت بر میافشانم و هر غروب پیش از رفتن خودم را در دریاچهی پشت پلکهایت مغروق خواهم کرد.
تو آمدی؛ اما ندیدی چشمانِ منتظرِ این خورشید بیقرار را و سوسو میزدی برای یک سلام ماه!
عنوان دلنوشته: به وقت لیلی
نویسنده: هورزاد اسکندری
سطح: منتخب
ویراستار: مبینا زارع مویدی

مقدمه:
عطر حضورت را باد به گوشم رساند و ستاره صبح مسیر مشرق را برایم آذین بست!
قرار بود سری به قلب آسمان بزنم و جای پا محکم کنم برای روزهایی که گمان میکردم از راه میرسند و من هر صبح پرتوهایم را از شوق دیدارت بر میافشانم و هر غروب پیش از رفتن خودم را در دریاچهی پشت پلکهایت مغروق خواهم کرد.
تو آمدی؛ اما ندیدی چشمانِ منتظرِ این خورشید بیقرار را و سوسو میزدی برای یک سلام ماه!
آخرین ویرایش توسط مدیر