- ارسالیها
- 198
- پسندها
- 1,066
- امتیازها
- 6,433
- مدالها
- 7
- نویسنده موضوع
- #41
خندیدم.
- به جای خنده بیا در باز کن.
کپ کردم.
- چی؟!
- چی نداره، پشت در خونهتونم بیا در رو باز کن.
بعد هم شروع کرد به خوندن:
- ساحل در وا من مویوم.
- ... .
با عجله رفتم سمت در تا آبروریزی نکرده و در رو براش باز کردم.
- دیوونهای؟
با نیش باز سرش رو به تأیید تکون داد.
- پشت در خونهمون ایستادی داری تلفنی باهام حرف میزنی.
باز هم سر تکون داد.
- بیا به جای این که رخ خر شرک بگیری بیا تو من نمیفهمم اون شروین چرا تو رو گرفت.
- خیلی هم دلش بخواد.
اومدم برم آشپزخونه که نذاشت.
- چیزی نمیخورم تو هم نمیخوری ،بدو برو حاضر شو وقت نداریم.
- کجا قرار بریم؟
- خرید، بعدشم خونه ما، کلاً ساکت رو جمع کن تا آخر هفته ور دلمی.
- به چه مناسبت؟
- صبح به خاله زنگ زدم گفت میخوان برن سمینار چند روزی نیستن.
-...
- به جای خنده بیا در باز کن.
کپ کردم.
- چی؟!
- چی نداره، پشت در خونهتونم بیا در رو باز کن.
بعد هم شروع کرد به خوندن:
- ساحل در وا من مویوم.
- ... .
با عجله رفتم سمت در تا آبروریزی نکرده و در رو براش باز کردم.
- دیوونهای؟
با نیش باز سرش رو به تأیید تکون داد.
- پشت در خونهمون ایستادی داری تلفنی باهام حرف میزنی.
باز هم سر تکون داد.
- بیا به جای این که رخ خر شرک بگیری بیا تو من نمیفهمم اون شروین چرا تو رو گرفت.
- خیلی هم دلش بخواد.
اومدم برم آشپزخونه که نذاشت.
- چیزی نمیخورم تو هم نمیخوری ،بدو برو حاضر شو وقت نداریم.
- کجا قرار بریم؟
- خرید، بعدشم خونه ما، کلاً ساکت رو جمع کن تا آخر هفته ور دلمی.
- به چه مناسبت؟
- صبح به خاله زنگ زدم گفت میخوان برن سمینار چند روزی نیستن.
-...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
آخرین ویرایش توسط مدیر