روی سایت دلنوشته تمام تو | braveays کاربر انجمن یک رمان

  • نویسنده موضوع Aisa Hami
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 40
  • بازدیدها 2,926
  • کاربران تگ شده هیچ
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

Aisa Hami

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
29/5/18
ارسالی‌ها
827
پسندها
17,337
امتیازها
38,073
مدال‌ها
24
سن
19
سطح
24
 
  • نویسنده موضوع
  • #11
آهای قاصدک، آمده‌ای، از عشق خبر نیاورده‌ای!
آسمانت همواره پر کلاغ باد...!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر

Aisa Hami

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
29/5/18
ارسالی‌ها
827
پسندها
17,337
امتیازها
38,073
مدال‌ها
24
سن
19
سطح
24
 
  • نویسنده موضوع
  • #12
امشب هم نیستی...
جسمت هست، اما روحت نیست!
دستانت هست، اما فکرت نیست!
چشمانت هست، اما قلبت نیست!
و باز هم آغوش‌های عاری از احساس...
 
آخرین ویرایش توسط مدیر

Aisa Hami

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
29/5/18
ارسالی‌ها
827
پسندها
17,337
امتیازها
38,073
مدال‌ها
24
سن
19
سطح
24
 
  • نویسنده موضوع
  • #13
هرگاه می‌بینمت، جدال قلب و مغز در درونم رخ می‌دهد و دوئلی آغاز می‌شود...
قلبی که کور کورانه، همواره خواهان عشقی‌ست نافرجام! و مغزی که از منطق دم می‌زند!
یکی می‌گوید بدون او نمی‌توانم و دیگری با منطق سخن از فراموشی می‌زند...
چیزی در درونم می‌خواهد از احساسم بگویم ولی زبان در گفتنش به فرمان مغز می‌ایستد!
با این حال، نمی‌دانم چرا برای خود سفسطه می‌بافم.
قلب شرورانه تو را می‌خواهد و مغزم پای رفتن را به جدایی می‌برد.
اما این دوئل تا کی ادامه دارد؟
وقتی بُرد با قلب گستاخم است!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر

Aisa Hami

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
29/5/18
ارسالی‌ها
827
پسندها
17,337
امتیازها
38,073
مدال‌ها
24
سن
19
سطح
24
 
  • نویسنده موضوع
  • #14
طاووس به چه فخر می‌فروشی؟
من در آسمان بی پروا به اوج
به عشق رسیده‌ام به عرش...
و شکوه تو در نگاهم
آن‌ جاست که رنگ می‌بازد ....
 
آخرین ویرایش توسط مدیر

Aisa Hami

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
29/5/18
ارسالی‌ها
827
پسندها
17,337
امتیازها
38,073
مدال‌ها
24
سن
19
سطح
24
 
  • نویسنده موضوع
  • #15
کاش من هم سهمی از قلبت داشتم تا عشق را به تو بیاموزم...
تا چشمانت را ستاره باران کنم...
تا آغوشم را به تو هدیه دهم...
مگر فراموش کرده‌ای، من بهترین آموزگار عشق هستم؟
 
آخرین ویرایش توسط مدیر

Aisa Hami

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
29/5/18
ارسالی‌ها
827
پسندها
17,337
امتیازها
38,073
مدال‌ها
24
سن
19
سطح
24
 
  • نویسنده موضوع
  • #16
مجنون من چرا همچون بنفشه
در گریبان خود فرو رفته‌ای؟ بیدار شو از اندوه غفلت!
بیدار شو تا ببینی لیلی‌ات با غم دوری‌ات چگونه می‌سوزد!
تا ببینی بی قراری‌هایم را در انتظارت
چگونه به سان غنچه‌ای ساکت و مبهم
نشسته‌ام، مجنون من...
بیدار شو تا باری دیگر عشق را بیافرینیم...
 
آخرین ویرایش توسط مدیر

Aisa Hami

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
29/5/18
ارسالی‌ها
827
پسندها
17,337
امتیازها
38,073
مدال‌ها
24
سن
19
سطح
24
 
  • نویسنده موضوع
  • #17
ای تمام تو!
چشمانت ماه را به یغما برده‌ است!
و عاشقانه‌های من، دریغ از لبخندی که نثارشان کنی...
با این حال اما، لحنم تغییر نخواهد کرد...
 
آخرین ویرایش توسط مدیر

Aisa Hami

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
29/5/18
ارسالی‌ها
827
پسندها
17,337
امتیازها
38,073
مدال‌ها
24
سن
19
سطح
24
 
  • نویسنده موضوع
  • #18
من، ماه را در نگاه چشمانت یافتم!
دستانت هم بی مثال به ستاره نیست!
خورشید، بر لبان توست که می‌خندد!
بیا و در آسمان بی فروغ دنیای تاریکم، نور افشانی کن ای کهکشان من...!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر

Aisa Hami

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
29/5/18
ارسالی‌ها
827
پسندها
17,337
امتیازها
38,073
مدال‌ها
24
سن
19
سطح
24
 
  • نویسنده موضوع
  • #19
به عقل شمع شک می‌کنم!
این همه سوختن برای آب و خون و پروانه، شک برانگیز نیست؟
ای شمع، آیا گریه به حال من معقول‌تر نیست؟
در این تاریکی مطلق...
 
آخرین ویرایش توسط مدیر

Aisa Hami

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
29/5/18
ارسالی‌ها
827
پسندها
17,337
امتیازها
38,073
مدال‌ها
24
سن
19
سطح
24
 
  • نویسنده موضوع
  • #20
تو را فراموش کرده‌ام، خیلی وقت است!
از وقتی ل**ب‌هایت جدایی را در گوشم زمزمه کرد!
از وقتی برای آخرین بار اشک در چشمانم در خفا حلقه زد و ابر هم برای هم‌دردی، مرواریدهای اشکش را با گریه‌هایم ادغام کرد تا مبادا غرور شکسته‌ام را ببینی!
از آن شب دیگر تو را فراموش کرده‌ام...
اصلا تو کیستی؟!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

موضوعات مشابه

عقب
بالا