روی سایت دلنوشته تمام چیزی که می‌خواهم | ستاره حقیقت جو کاربر انجمن یک رمان

وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

ستاره حقیقت جو

کاربر حرفه‌ای
کاربر حرفه‌ای
تاریخ ثبت‌نام
11/8/18
ارسالی‌ها
2,089
پسندها
31,350
امتیازها
66,873
مدال‌ها
30
سطح
33
 
  • نویسنده موضوع
  • #21
یک خانه لوکس‌ بدون کسی که در آن زندگی کند یک خانه لوکس است و قلب من بدون تو باز هم قلب است.
می‌تواند خون را به تمامی نقاط بدنم برساند و هر کاری که وظیفه اش است را انجام دهد.
و تو ای بهترین من دیگر در صدر لیست خواسته های دنیویم جای نداری.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر

ستاره حقیقت جو

کاربر حرفه‌ای
کاربر حرفه‌ای
تاریخ ثبت‌نام
11/8/18
ارسالی‌ها
2,089
پسندها
31,350
امتیازها
66,873
مدال‌ها
30
سطح
33
 
  • نویسنده موضوع
  • #22
انتهای با تو بودن چیست؟
محبت، عشق، جدایی، مرگ یا زندگی؟
مرا از چه چیزی‌میترسانی؟
مادام که تو را می‌خواهم انتهای با تو بودن را هر چند تلخ و یا شیرین بی چون و چرا با جان و دل می‌پذیرم!​
 
آخرین ویرایش توسط مدیر

ستاره حقیقت جو

کاربر حرفه‌ای
کاربر حرفه‌ای
تاریخ ثبت‌نام
11/8/18
ارسالی‌ها
2,089
پسندها
31,350
امتیازها
66,873
مدال‌ها
30
سطح
33
 
  • نویسنده موضوع
  • #23
گاهی وقت ها حتی برای داشتن تنهایی هم کوچک شمرده می‌شوم.
دوست دارم بارو و بندیلم را جمع کنم و دور شوم از تمام آدم هایی که اطرافم را احاطه کرده اند‌‌.
می‌خواهم چند روز و یا حتی چند سالی را با خود خلوت‌کنم‌ تا بتوانم‌ کمی بیشتر بشناسمش
کمی‌بیشتر درکش کنم و حتی کمی بیشتر برایش وقت بگذارم!​
 
آخرین ویرایش توسط مدیر

ستاره حقیقت جو

کاربر حرفه‌ای
کاربر حرفه‌ای
تاریخ ثبت‌نام
11/8/18
ارسالی‌ها
2,089
پسندها
31,350
امتیازها
66,873
مدال‌ها
30
سطح
33
 
  • نویسنده موضوع
  • #24
من روی تختم هستم و تو اینجا نیستی
و در این بین تنها اشتباهاتم مقصرند.
دستان سرگردانم‌ نبودنت را به سرم می‌کوبند
و من نمی‌توانم حتی تهمت های زده شده به تو را پس بگیرم.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر

ستاره حقیقت جو

کاربر حرفه‌ای
کاربر حرفه‌ای
تاریخ ثبت‌نام
11/8/18
ارسالی‌ها
2,089
پسندها
31,350
امتیازها
66,873
مدال‌ها
30
سطح
33
 
  • نویسنده موضوع
  • #25
به آسمان شب خیره می‌شوم
یاد آوری خاطراتمان مرا از خواب می‌پراند
همان خاطراتی که از نظر تو ارزش فکر کردن ندارند‌.
همان خاطراتی که از نظر تو پوچ و بی معنی هستند
همان خاطراتی که باعث می‌شوند دل من هوس خاطره بازی کند
و من باز همان دیوانه چند سال پیشم
همان کسی که تو را می‌خواهد حال به هر روش و ترفندی.
تو دنیایم هستی چرا درک نمیکنی؟​
 
آخرین ویرایش توسط مدیر

ستاره حقیقت جو

کاربر حرفه‌ای
کاربر حرفه‌ای
تاریخ ثبت‌نام
11/8/18
ارسالی‌ها
2,089
پسندها
31,350
امتیازها
66,873
مدال‌ها
30
سطح
33
 
  • نویسنده موضوع
  • #26
مادرم همیشه می‌گفت من زیاد از حد احساساتی هستم.
او میگفت:
-من روحیه حساس و شکننده‌ای دارم و این مانع از رسیدن من به موفقیت می‌شود.
این چیزی نبود که من می‌خواستم.
بعد از آن تورا دیدم و به یکباره همه چیز تغییر کرد
مادر مدام از اخلاق خوبم تعریف می‌کرد و همه گان پرا الگوی فرزندان خود خطاب می‌کردند.
مدت کوتاهیی طول کشید تا متوجه شوم این هم چیزی که من می‌خواهم نیست.
من تورا می‌خواستم و تو...
دوباره همه چیز را تغییر دادم به یک آدم سنگ دل و شاید بی احساس تبدیل شده‌ام و در ای بین سخنان مادرم هنوز پا ور جاست.
در هر حال قضاوتم می‌کند.
و درست در این حالت پر از خالی به این فکر می‌کنم که من تو را نمی‌خواستم.
من عشق نمی‌خواستم.
من فقط یک " چرا " ساده می‌خواستم. از سمته کسی که دوستم دارد.
تا...​
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر

ستاره حقیقت جو

کاربر حرفه‌ای
کاربر حرفه‌ای
تاریخ ثبت‌نام
11/8/18
ارسالی‌ها
2,089
پسندها
31,350
امتیازها
66,873
مدال‌ها
30
سطح
33
 
  • نویسنده موضوع
  • #27
دلم دریا می‌خواهد تا خودم را به دستانش بسپارم و تمام.
دلم یک ارتفاع بلند می‌خواهد بپرم و مرز ارا جا به جا کنم و در آخر تمام!
دلم بودنت را می‌خواهد حتی اگر بخواهی فقط سرکوفت بزنی.
من دیگر از تنهایی بیزار است، گویی فضای اتاق هر لحظه تنگ تر و تنگ تر می‌شود و فواطف و احساساتم‌را به هم می‌فشارند.
قلبم از شدت بیهودگی‌فشرده می‌شود و خدا می‌داند تا کی می‌تواند تحمل‌کند!
و سرم...
گفته بودم سرم توان درک افکارم را ندارد.
مگر‌ نه؟!​
 
آخرین ویرایش توسط مدیر

ستاره حقیقت جو

کاربر حرفه‌ای
کاربر حرفه‌ای
تاریخ ثبت‌نام
11/8/18
ارسالی‌ها
2,089
پسندها
31,350
امتیازها
66,873
مدال‌ها
30
سطح
33
 
  • نویسنده موضوع
  • #28
می‌خواهم به سرزمینی بروم که همگان مرا به پاس من بودنم دوست بدارند نه کارهایی که انجام می‌دهم.
می‌خواهم به دیاری بروم که به واسطه زن بودنم سزاوار تهمت و ناسزا نباشم.
می‌خواهم کوچ کنم از شهری که شهروندانش تنها قضاوت بلدند.
این روزها می‌خواهم فرار کنم.
و تمام چیزی که می‌خواهم مطمعنا آرامیشیست که مدت ها از دست داده ام!​
 
آخرین ویرایش توسط مدیر

ستاره حقیقت جو

کاربر حرفه‌ای
کاربر حرفه‌ای
تاریخ ثبت‌نام
11/8/18
ارسالی‌ها
2,089
پسندها
31,350
امتیازها
66,873
مدال‌ها
30
سطح
33
 
  • نویسنده موضوع
  • #29
شاید برایتان سخت و غیر قابل باور باشد که تنها چیزی که در روز تولدم می‌خواهم مرگ خودم است!​
 
آخرین ویرایش توسط مدیر

ستاره حقیقت جو

کاربر حرفه‌ای
کاربر حرفه‌ای
تاریخ ثبت‌نام
11/8/18
ارسالی‌ها
2,089
پسندها
31,350
امتیازها
66,873
مدال‌ها
30
سطح
33
 
  • نویسنده موضوع
  • #30
من خوش بختی می‌خواهم
من تو را می‌خواهم
من ازادی می‌خواهم
من عشق می‌خواهم
من محبت می‌خواهم
من... صبر کن ببینم.
تا کی باید به گفتن خواسته هایم بپردازم؟!
مگر‌کسی درک می‌کند؟!
مگر‌کسی توجه می‌کند.
به خداوندی خدا خسته‌ام.
چرا کسی مرا نمی‌فهمد؟​
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

موضوعات مشابه

عقب
بالا