- ارسالیها
- 153
- پسندها
- 784
- امتیازها
- 3,863
- مدالها
- 6
- نویسنده موضوع
- #51
سردی دستان کوچکش، لبهای کبود شده از سرمایش، پوست سفید شده و نوک بینی سرخ شدهاش و لباس کهنه و نازک شدهاش
قیامت را فریاد میزد!
پر کشیدن انسانیت را میسراید...
آن کودک وسیله نیست، موجودیست زنده،
و به یکباره چه شد که نفرت در دلم سوسو کرد...
قیامت را فریاد میزد!
پر کشیدن انسانیت را میسراید...
آن کودک وسیله نیست، موجودیست زنده،
و به یکباره چه شد که نفرت در دلم سوسو کرد...
آخرین ویرایش توسط مدیر